دامنه دار

معنی کلمه دامنه دار در لغت نامه دهخدا

دامنه دار. [ م َ ن َ / ن ِ ] ( نف مرکب ) که دامنه دارد. دارای دامنه. || وسیع. پهناور. موسع. با عرض و طول بسیار. ممتد.
- ابری دامنه دار ؛ که دنباله آن نگسلد.
- ادعای دامنه دار ؛ طولانی.
- اقداماتی دامنه دار ؛ سخت وسیع و ممتد.
- بارانی دامنه دار ؛ که دیر زمان ببارد.
- بحثی دامنه دار ؛ بحثی پردامنه.طولانی.
- تظاهرات دامنه دار ؛ ممتد و وسیع.
- جنگی دامنه دار ؛ که بدرازا کشد. که دیر بپاید.
- فعالیت دامنه دار ؛ ممتد.
- مبارزه دامنه دار ؛ ممتد. که زود بانجام نکشد.

معنی کلمه دامنه دار در فرهنگ معین

( ~. ) (ص مر. ) دارای وسعت ، گسترده .

معنی کلمه دامنه دار در فرهنگ عمید

۱. مفصّلغ طولانی.
۲. وسیع، پهناور، با عرض و طول بسیار.

معنی کلمه دامنه دار در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - هر چیز که دارای دامنه باشد . ۲ - وسیع فراخ : ( فتوحات دامنه دار نادر شاه ) . ۳ - طولانی مفصل : تحقیقات دامنه دار .

معنی کلمه دامنه دار در ویکی واژه

دارای وسعت، گسترده.

جملاتی از کاربرد کلمه دامنه دار

کاربرانی که تا اندازهٔ این دامنه دارای اختیارات در لینوکس هستند، می‌توانند درون پوشه‌ها شده و از آن روگرفت بسازند و گشتارگر اینترنت را بازگشوده و هر نشانهٔ اینترنتی‌ای را باز کرده و به سپاردن پوشه‌ها و پرونده‌ها در حافظه‌های رایانه‌ای بپردازند مگر این که اختیاراتی به دست کاربران با دامنهٔ توانمندی‌های گسترده‌تر، از این‌گونه کاربران عادی گرفته شده باشد.
علاوه بر مصرف این گیاه در تولید کود طبیعی از آن می‌توان در تولید خوراک دام و طیور استفاده کرد. آزولا دارای منابع غنی اسیدهای آمینه، ویتامین و مواد معدنی است. تحقیات انجام شده از دام‌های شیر ده، خوک، اردک و مرغ نشاندهنده افزایش میزان تولید شیر و افزایش وزن و افزایش تخم گذاری حیوانات بوده‌است. آزولا همچنین می‌تواند به مصرف خوراک انسان برسد هر چند که در این زمینه تحقیقات دامنه دار دراز مدت در مورد اثرات آن بر بدن انسان صورت نگرفته‌است.