خون سیاوشان
معنی کلمه خون سیاوشان در فرهنگ معین

خون سیاوشان

معنی کلمه خون سیاوشان در فرهنگ معین

(وُ ) (اِمر. ) صمغی است سرخ رنگ از درخت شیان که بومی هند و حبشه و زنگبار می باشد.

معنی کلمه خون سیاوشان در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - درختی از تیر. خرما که دو پایه است و بومی جزایر برنئو و سوماترا میباشد . این گیاه دارای ساق. دراز و استوانه یی و بند بند و کم و بیش تیغ داراست . برگهایش شامل برگچه های متناوب و باریک و نوک تیز و دمبرگهایش پوشیده از تیغهای سوزنی شکل میباشد . گلهایش بدو صورت نرد ماده است که بر روی دو درخت جداگانه قرار دارند . ۲ - شیان . ۳ - ماده ایست صمغی برنگ قرمز خونی ( وجه تسمیه بهمین جهت است ) که ازم یو. درخت خون سیاوشان استخراج میشود خون سیاوشان مشرقی . ۴ - ماده ایست صمغی برنگ قرمز خون که از در اسنا استخراج میشود خون سیاوشان مغربی .

معنی کلمه خون سیاوشان در دانشنامه عمومی

درخت خون سیاوشان ( نام علمی: Dracaena cinnabari ) و ( به عربی: «دم العنقاء» یا «دم الأخوین» ) که با نام درخت خون اژدها هم شناخته می شود درختی است بومی جزایر سقطری یمن. این نام را به خاطر شیره سرخ رنگی که از آن می تراود به آن داده اند. نام های دیگر قدیی آن شیان و شیانه است.
این درخت قطره های باران را از راه تنه های ریشه مانند هوایی خود به سوی ساقه اصلی هدایت می کند و با شکل چتر مانند خود از تبخیر سریع در پیرامون ریشه ها خود جلوگیری می کند. درخت خون اژدها در ماه فوریه گل می دهد و تا شکفتن کامل گل آن پنج ماه به درازا می کشد.
درخت خون اژدها درختی تزیئنی می باشد.
شمار و کیفیت این درخت ها امروزه همواره رو به کاهش است.
این درخت توانسته جایزه گوردون مریت را از سوی انجمن سلطنتی باغبانی به دست آورد.
صمغ سقطری. خون سیاوشان، و عامهٔ اندلس نام شیان را به حی العالم کبیر دهند. دم التنین. دم الثعبان. ایدع. درختی است از تیرهٔ سوسنی ها که مخصوص نواحی زنگبار و بمبئی و دیگر نواحی گرم هندوستان و هندوچین است. از این درخت صمغ قرمزرنگ به دست می آورند که دارای اثر قابض و مقوی است و جهت تهیهٔ خمیردندان های طبی و مشمع طبی و رنگ کردن ورنی ها بکار می رود. صمغ قرمز این درخت را خون سیاوشان نیز خوانند و آنرا بنام درخت خون سیاوشان نیز نامند. دراسنا. شیانه. شیان مغربی. خونشاوشان. خون سیاوش مغربی. دم الاخوین. دم الثعبان. قاظر.

معنی کلمه خون سیاوشان در ویکی واژه

خون‌سیاوشان
صمغی است سرخ رنگ از درخت شیان که بومی هند و حبشه و زنگبار می‌باشد. به باور عامیانه کهن زمانی‌که سر سیاوش تن جدا شد افراسیاب سپرده تا خون او بر زمین نریزد ولی قطره‌ای ریخت و از خون او خون‌سیاوشان رویید.

جملاتی از کاربرد کلمه خون سیاوشان

چو زخمه راندی از کین سیاوش پر از خون سیاوشان شدی گوش
شب چاه بیژن بسته سر، مشرق گشاده زال زر خون سیاوشان نگر، بر خاک و خارا ریخته
تیغ فراسیاب چه؟ خون سیاوشان کدام؟ در قدح گلین نگر، عکس گلاب عبهری
خون سیاوشان کشد هر که زجام خسروی بنگه رستم آورد تخت فراسیاب را
هر شبی بر خاکش از خون دانهٔ دل کشتمی هر سحر خون سیاوشان ازو بدرودمی
چون خون سیاوشان صراحی خوناب دل از دهان فرو ریخت
کیخسروانه جام ز خون سیاوشان گنج فراسیاب به سیما برافکند
گوهر آبگینه را لعل سیاوشی مخوان زآنکه مرا به شبهه آن خون سیاوشان کند
گیتی برو چو خون سیاووش نوحه کرد خون سیاوشان زد و چشمش روان برفت