خجالت زده

معنی کلمه خجالت زده در لغت نامه دهخدا

خجالت زده. [ خ َ / خ ِ ل َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) شرم زده. شرمسار. آنکه خجالت کشیده. آنکه خجالت بر او حادث شده. شرمگین.

معنی کلمه خجالت زده در فرهنگ معین

( ~. زَ دِ ) [ ع - فا. ] (ص مف . ) شرمسار، خجل .

معنی کلمه خجالت زده در فرهنگ عمید

شرم زده، شرمسار، شرمگین.

معنی کلمه خجالت زده در فرهنگ فارسی

( صفت ) شرمسار خجل .

معنی کلمه خجالت زده در ویکی واژه

شرمسار، خجل.

جملاتی از کاربرد کلمه خجالت زده

چه جوابش دهی و، عذر چه خواهی آورد پیش جدم تو خجالت زده ام خواهی کرد
تانگنی به پیوند شرم و خشم اشاره می‌کند. در زندگی روزمره، زمانی که مردم خجالت زده و خشمگین هستند، انگیزه دارند که به کنش فرد فاعل پاسخ داده و انتقام بگیرند.
چرخ مه می شکند زور تو آن چرخ کجاست؟ که خجالت زده دست توانای تو نیست
آن قدر خون دل از دیده به دامان کردیم که خجالت زده دیده خون بار شدیم
دیو چون گشت خجالت زده باز داد راهب زپی او آواز
کارنین پس از شنیدن اینکه آنا پس از تولد دشوار دخترش (آنی) در حال مرگ است، نظر خود در مورد طلاق را تغییر می دهد. در کنار بالین او، کارنین ورونسکی را می بخشد. با این حال، ورونسکی که از بزرگواری کارنین خجالت زده است، با شلیک گلوله به خود اقدام به خودکشی ناموفق می کند. هنگامی که آنا بهبود می یابد، متوجه می شود که با وجود بخشش کارنین و وابستگی او به آنی، نمی تواند زندگی با کارنین را تحمل کند. وقتی می شنود که ورونسکی قصد دارد برای یک پست نظامی به تاشکند برود، ناامید می شود. آنا و ورونسکی به ایتالیا فرار می کنند و پسر آنا، سریوژا، را رها می‌کنند.
طلعت من، خواسته از مه خراج حرف خجالت زده بر لوح عاج