حایز

معنی کلمه حایز در لغت نامه دهخدا

حایز. [ ی ِ ] ( ع ص ) حائز. نعت فاعلی از حیازت. گردآورنده. جامع.
- حایز شرائط ؛ واجد شرایط. جامع شرایط لازم. و رجوع به حائز شود.

معنی کلمه حایز در فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . حائز ] (اِفا. ) ۱ - دربردارنده ، دارا. ۲ - گردآورنده ، جامع .

معنی کلمه حایز در فرهنگ فارسی

اسم فاعل ازحوزوحیازت، جامع، دارا، دربردارنده
(اسم ) ۱ - گرد آورنده فراهم آورنده جامع . ۲ - در بر دارنده دارا : (( این موضوع حایز اهمیت است . ) ) جمع : حایزین حایزین اکثریت .

معنی کلمه حایز در ویکی واژه

دربردارنده، دارا.
گردآورنده، جام

جملاتی از کاربرد کلمه حایز

مصالح به کار رفته در این سازه از سنگ و گچ بوده و نمای آن با آجرهایی مربع‌شکل تزیین شده‌است. این چهارطاقی در سده گذشته دارای گنبد بوده که امروزه به درون آن فرو ریخته‌است. سقف گنبدی‌شکل آتشکده آجری بوده و با بلندایی نزدیک ۱۲ متر بر بالای سکوی مربع شکلی از سنگ و گچ برپا شده بوده‌است. سقف گنبدی بنا از نظر معماری حایز اهمیت بوده و جزو نخستین گنبدهای ایرانی به‌شمار می‌رفته‌است.
و این مثل بدان آوردم تا بدانی که چون ملک این کردی دیگران را در تو امید وفاداری و طمع حق گزاری نماند. و هیچیز ضایع تر از دوستی کسی نیست که در میدان کرم پیاده و در لافگه وفا سرافگنده باشد، و همچنان نیکوی کردن بجای کسی که در مذهب خود اهمال حق و نسیان شکر حایز شمرد؛ و پند دادن آن را که نه در گوش گذارد و نه در دل جای دهد؛ و سر گفتن با کسی که غمازی سخره بیان و پیشه بنان او باشد.
در اینجا مشکل حایز اهمین این است که آیا این ادبیات رایج به صورت مکتوب درآمده بود یا نه؟ کریستن‌سن گمان می‌کند که به واسطه سنت کهن نگارش در تمدن و فرهنگ بابلی که مادها و پارس‌ها وارث آن بودند، این داستان و اشعار عامیانه در عهد هخامنشیان نیز به گویش رایج ایران باختری و به خط آرامی به رشته تحریر در آمده‌اند.
در اینجا مشکل حایز اهمین این است که آیا این ادبیات رایج به صورت مکتوب درآمده بود یا نه؟ کریستن‌سن گمان می‌کند که به واسطه سنت کهن نگارش در تمدن و فرهنگ بابلی که مادها و پارس‌ها وارث آن بودند، این داستان و اشعار عامیانه در عهد هخامنشیان نیز به گویش رایج ایران باختری و به خط آرامی به رشته تحریر درآمده‌اند.
کذلک امثال این امور از کسانی که سلطنت کونین را حایزند و درک افهام ما از کنه احوالشان عاجز، بعید و بدیع نیست، خواه پادشاه عهد باشند یا در خوابگاه مهد، عجبی نباشد که طرح افلاک را مهندس شوند و شرح اسرار را مدرس و علم ازل را محقق و پیر خرد را مصدق.
دکتر شهریار تقوی فرهنگ‌نویسی فارسی در هند و پاکستان را از قرن هفتم هجری آغاز می‌کند: «از قرن هفتم هجری فرهنگ‌نویسی شعری از ایران به هندوستان منتقل و در قرن هشتم، نهم و دهم در این زمینه اقدامات فراوانی به عمل آمد؛ ولی ترقی و تکامل این فن در قرن یازدهم صورت گرفت. کاملترین فرهنگ شعری فارسی فرهنگ جهانگیری می‌باشد که در زمان اکبرشاه به سال ۱۰۱۷ق نوشته شده‌است. فرهنگ رشیدی و سراج‌اللغه هم دارای اهمیت فراوان است. در قرن‌های بعد نیز فرهنگ‌نویسی مورد توجه بود و فرهنگ نظام که در قرن چهارم تألیف شد، در میان فرهنگهای فارسی که در این قرن در شبه‌قاره تنظیم و تدوین گشت، حایز مقام ارجمندی است.»۱۱
نحوۀ کشف ارتباط سرلشکر مقربی و دستگیری وی، همواره حالت معما داشته است و با حدس و گمان‌های چندی همراه بوده، اما کشف ارتباط و دستگیری وی برای حکومت وقت ایران و شوروی دارای اهمیت بسیار بود، چرا که گفته می‌شد سازمان جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی یکی از مهمترین نیروهای خود را از دست داده‌است. بنا به گفته کوزیچکین «او بهترین عامل رزیدنسی به حساب می‌آمد و اطلاعات محرمانه‌ای را که واقعاً برای اتحاد شوروی حایز اهمیت بود در اختیار می‌گذاشت.»
همه بر هر فنونِ حرب حایز همه گوینده هَل مِن مُبارِز