جمع کثیر
جملاتی از کاربرد کلمه جمع کثیر
در سال ۱۳۲۵ که دولت، ارتش را برای غائله آذربایجان بسیج کرد، ابوالقاسم خان با جمع کثیری از بختیاریها در سرکوب فرقه دموکرات و آزادی خطه آذربایجان شرکت داشت. در سال ۱۳۳۰ خورشیدی هنگامی که دکتر محمد مصدق به نخستوزیری رسید، ابوالقاسم خان بختیار دوران انزوای خود را پایان داد و به سمت فرمانداری کردستان منصوب شد و بعد از ۹ ماه به اتهام ارتباط با روسها عزل گردید. (اتهامی که ثابت نشد)
اردبیل در این زمان، مخزن کالاهایی بوده که از تفلیس، دربند و باکو به تهران و اصفهان حمل میشد و بازارهای پررونقی داشت. استحکامات شهر متوسّط و شهر از نظر وجود ساختمانهای خوب در مضیقه بود؛ تجارت این شهر نیز به سبب بندر آستارا، که در ۷۲ کیلومتری آن است، مهم بوده و شهر کاروان سراهای معتبر داشتهاست و بهترین صادرات آن خشکبار، قالی و پشم بودهاست. در عهد فتحعلی شاه، بین ایران و روسیه تزاری دو بار جنگ اتفاق افتاد و چنانکه از تاریخ بر میآید، این دوره یکی از ادوار مصیبت بار ایران بود و در جنگهای طولانی که بین این دو کشور روی داد، جمع کثیری از مردم ایران و سکنه اردبیل به خاک سیاه نشستند و قسمت اعظمی از خاک ایران یعنی قفقاز و ارمنستان با هفده شهر مهم و معروف آنها به تصرّف روسها درآمد.
زمانی که محمدعلی شاهآبادی در ۱۳۱۵، قم را به قصد تهران ترک کرد، خمینی جوان را جانشین خود در تدریس اخلاق کرد. کلاسهای او علاوه برآن به جایی برای طرح نگرانیها و دغدغههای مربوط به آن دوره نیز بود. حکومت پهلوی دستور داد که کلاسهای درس او از مدرسهٔ فیضیه به مدرسهٔ کوچکی بهنام مدرسهٔ ملاصادق، منتقل شود. اما با سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰، کلاسهای درس دوباره به مکان قبلی خود بازگشت و با همان محبوبیت از سر گرفته شد. در حین تدریس اخلاق به جمع کثیری از مستمعین، خمینی شروع به تدریس فلسفه، به گروهی از طلبههای جوان شامل مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری کرد. این طلاب بعدها از یاران او در نهضت بودند. وی در سال ۱۳۲۵، تدریس خارج فقه را با استفاده از کتاب کفایة الاصول آغاز کرد.
در همین ایام بود که وی شروع به تدریس کرد و به یکی از استادان مبرز در حوزهٔ نجف بدل شد و جمع کثیری از اندیشمندان علوم دینیه به محضر درس او حاضر میگشتند. سطح عالی حوزه را در مسجدی معروف به مسجد هندی شروع نمود و در دورههای متعدد کتب مختلف حوزه را تدریس کرد.
هست امروز همان روز که در خم غدیر احمد از مکه چو برمی گشت با جمع کثیر
بانگ بر زد گفت کای جمع کثیر عاقبت گردید در محنت اسیر
چه اگرچه تعیین اولی ممکن ولکن تحقیق ثانی نامتیقن بود. که آن امری است غیبی و عالم الغیب حضرت لاریبی و ایضاً ترجیح و تعیین طبقه بر طبقه، سلسله بر سلسله و طریقه بر طریقه، صورت قال و قیل عدو و خلیل بود. بنابراین متقدمین و متأخرین را از صنوف مشایخ و عرفا و فضلا و حکما و اصفیا و اتقیا و طلاب و سُلاک به یک ترتیب قلمی نمود. الا اینکه جمع کثیری از عرفا در یک روضه و جمعی دیگر را از فضلا و حکما و علما در روضهٔ دیگر بهترتیب مذکور، مذکور، و بیان آثار و اطوار هر یک به قدر مقدور و حد میسور شد. از قبیل مولد ومنشأو اسم و رسم و زمان و مکان و معاشرین و معاصرین و تاریخ ولادت ووفات و نسبت ارادت و صفات و انتساب سلاسل و تألیفات درضمن احوال هر کس مجملاً ثبت گردید و هر سلسله و شیخی را چنانکه رسم مؤلفان است تمجید و تعظیم کرد و هر طریقه را به طریقهٔ متداوله در قید ثبت درآورد و ابیات محققانهٔ هر یک را نسبت به سایر ابیات وی انتخاب ساخت و به ضبط اشعار هر کتاب به قدر گنجایش آن پرداخت. چه اگر از بسیاری، بسیاری نگاشته، سبب ظاهر است که اشعار بسیاری تحقیق بی شمار داشته و الحق جمعی فی الحقیقه گنجایش آن دارند که همهٔ افکار ایشان را نگارند و مانع تحریر نمودن باعث تطویل کتاب و موجب تعطیل کُتاب بودن خواهد بود.
اردبیل در این زمان، مخزن کالاهایی بوده که از تفلیس، دربند و باکو به تهران و اصفهان حمل میشد و بازارهای پررونقی داشت. استحکامات شهر متوسّط و شهر از نظر وجود ساختمانهای خوب در مضیقه بود؛ تجارت این شهر نیز به سبب بندر آستارا، که در ۷۲ کیلومتری آن است، مهمّ بوده و شهر کاروان سراهای معتبر داشتهاست و بهترین صادرات آن خشکبار، قالی و پشم بودهاست. در عهد فتحعلی شاه، بین ایران و روسیه تزاری دو بار جنگ اتّفاق افتاد و چنانکه از تواریخ بر میآید، این دوره یکی از ادوار مصیبت بار ایران بود و در جنگهای ممتدی که بین این دو کشور روی داد، جمع کثیری از مردم ایران و سکنه اردبیل به خاک سیاه نشست و قسمت اعظمی از خاک ایران یعنی قفقاز و ارمنستان با هفده شهر مهمّ و معروف آنها به تصرّف روسها درآمد.
به گفته رومیان، «رفتار مغرورانهٔ شاپور» سبب شد تا اذینه در فصل مشترک حکومتهای ایران و روم طرف رومیها را گیرد و همواره حافظ منافع آنان باشد. اذینه که خود را تحقیر شده میدانست، در سال ۲۶۱م به هنگام بازگشت نیروهای ایرانی با جمع کثیری از سواران جنگی صحرانشین و با استفاده از موقعیت صحرای خشک بر آنها تاخت و نه تنها بخشی از غنایم جنگی شاپور را به چنگ آورد، بلکه بعضی از افراد حرمسرای او را نیز به اسارت گرفت
طالقانی در دوران نهضت ملی شدن نفت به همراه سید رضا زنجانی به حمایت از محمد مصدق برخاست و پس از سقوط دولت مصدق در کودتای ۲۸ مرداد به همراه جمع کثیری از طرفداران مصدق به نهضت مقاومت ملّی پیوست. پس از توقف فعالیتهای نهضت مقاومت ملّی، طالقانی در شروع مجدد فعالیتهای جبههٔ ملی ایران به رهبری اللهیار صالح فعالیت کرد و به شورای مرکزی جبههٔ ملی ایران راه یافت. او در کنگرهٔ جبههٔ ملی در سال ۱۳۴۰ به عنوان هیئت مؤسس شرکت کرد و از سوی شرکتکنندگان در کنگره به عضویت شورای مرکزی انتخاب شد. طالقانی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی در سال ۱۳۴۰، حزب نهضت آزادی ایران را تشکیل دادند.
آوردهاند که در شهر بخارا پادشاهى بود و آن پادشاه را برادرى بود و پادشاه دخترى داشت و برادر پادشاه هم پسرى داشت، در حال طفولیت، آن پسر و دختر با هم عهد میثاقى بسته بودند که آن پسر بغیر از آن دختر زن نگیرد و دختر نیز بشرح ایضاً، چون مدتى از این عهد بگذشت برادر پادشاه وفات یافت وزیر پادشاه فرصت یافته دختر آن پادشاه را از براى پسر خود به خواستگارى عقد نمود. اما چون پسر برادر پادشاه این مقدمه را استماع نمود پیغامى به دختر عمو فرستاد که مگر عهد قدیم را فراموش کردهاى؟ در جواب، پیغام داده بود که اى پسر عم خاطر را جمع دار که من از توام و تو از من، اما چون اطاعت پدر امری است واجب، لا علاج راضى به پسر وزیر شدم، اما در شب عروسى وعدهى ما و شما در پشت درخت گل نسترن که از گلهاى باغچه حرم است. چون این خبر به پسر رسید خوشحال گردید و صبورى پیش گرفت. چون مدتى از این بگذشت وزیر اسباب عروسى درست کرده عروس را در خانه داماد آورد. در همان شب برادر زادهى پادشاه کمندى را برداشته که شاید خود را داخل باغ نماید، قضا را مشعلداران را دید که مشعلها روشن ساخته جمع کثیرى از خدم عروس و داماد در تردد بودند پسر فرصت یافته خود را در زیر درخت گل موعودى پنهان ساخت. چون نیمى از شب بگذشت و خدمهها آرام گرفتند و داماد خواست که با دختر نزدیکى نماید، دختر عذرى آورده آفتابه برداشت و از قصر بیرون آمد که رفع قضاى حاجت نماید، بدین بهانه خود را خلاص و بىنهایت دل دختر در فکر بود که آیا پسر آمده یا نه؟ و چنانچه داخل باغ شده باشد خوبست والا که مشکل است. دختر با تفکرات بسیار در خیابان میرفت تا اینکه به درخت گل موعود رسید چون پسر صداى پاى دختر را شنید برخاست و نگاه کرد، دختر را دید، رفت و خود را در قدم دختر انداخت. دختر گفت: الحال محل تواضع نیست، بیا تا به طویله رفته دو سر اسب به زیر زین کشیده سوار شویم و بدر رویم. پسر با دختر آمد، قضا را مهتران در خواب بودند، دو سر اسب زین نموده و زر و جواهر بسیار در حقه گذارده سوار شدند و روى در راه نهادند. آما پسر وزیر که داماد باشد دو سه ساعت انتظار عروس را کشید، دید که دختر دیر کرد، از حجله بیرون آمد و هر چند تفحص کرد اثرى از آثار دختر ندید، پریشان گردید و ترک خانهى پدر و اوضاع زندگى را کرده در همان شب و همان وقت در طویله آمد و سوار اسب گردید و سر در پى دختر نهاده روانه شد. موش گفت: اى گربه! حال این قضیه نقل ما و توست، اگر پسر در حجله دست از دختر بر نمیداشت، اکنون چرا سرگردان میشد؟. گربه چون این سخن از موش شنید به فکر فرو رفت و فریاد بر آورد و گفت: اى موش! بر من استهزاء میکنى و حالا که مرا در خانهى خود نگاهداشتهاى دام سرور و تمسخر فرو گذاشتهاى؟! امیدوارم که خداوند عالمیان مرا یکبار دیگر بر تو مسلط گرداند. موش گفت: اى شهریار! بزرگان را حوصله از این زیاده میبایست باشد، به یک خوش طبعى و شوخى از جاى در آمدى!. خاطر جمع دار که مخلصت برجاست، چرا نپرسیدى که بر سر دختر و پسر چه آمد؟ تتمهى حکایت چون دختر و پسر از شهر بیرون آمدند طى منازل و قطع مراحل نمودند تا به ساحلگاه رسیدند، از اتفاق کشتى مهیا ایستاده بود، کشتى به آنرا به مشتى زر و جوهر رضا نمودند و سوار کشتى شدند و راه دریا را پیش گرفته و این شعر را میخواندند:
همان معزالدوله بود که در بغداد دستور داد سب آل علی موقوف شود و مراسم عزاداری ماه محرم را برپا داشت. به خصوص، در ایام عاشورای سال ۳۵۲ ه. ق؛ که جمع کثیری در بغداد گرد آمدند و بازارها بسته شد، مردم آن روز آب ننوشیدند و در بازارها خیمه پر پا کردند و بر آن خیمهها پلاس آویختند و زنان بر سر و رویشان میکوفتند. از این زمان رسم زیارت قبور پیشوایان شیعه رایج شد و بغداد به دو بخش مهم شیعهنشین (کرخ) و سنینشین تقسیم شد (۳۶۳ ه.ق). همچنین، مقام نقابت علویان هم در زمان بوییان تأسیس شد. در زمان رکنالدوله بود که مذهب شیعه رسمیت کامل یافت.
بهگفتهٔ حمید الگار پس از مرگ سید حسین طباطبایی بروجردی (۱۳۴۰) خمینی بهعنوان یکی از جانشینان بروجردی برای رهبری مذهبی مطرح شد. از نشانههای این امر، انتشار کتابهایی در فقه و از جمله توضیح المسائل بود. بهگفتهٔ آبراهامیان توضیح المسائل خمینی در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۳۹–۱۳۴۰ خورشیدی) در نجف چاپ شد. طولی نکشید که خمینی به عنوان مرجع تقلید جمع کثیری از شیعیان ایران شناخته شد. اما بهگفتهٔ عباس میلانی، پس از مرگ بروجردی، هرچند خمینی از مدرسان تأثیرگذار حوزه بود و مورد علاقهٔ روحانیان نسل جوان بود، اما بهطور قطع هم سطح سایر مراجع تثبیت شده قم نبود.
جمع کثیری دوان به راه سفارت دولا دولا شترسوار علیجان
هر ساله آیین سالگرد درگذشت این عالم شیعی با حضور جمع کثیری از مردم، مسئولان، علما و طلاب حوزههای علمیه در آران و بیدگل برگزار میشود.