جانوس
معنی کلمه جانوس در فرهنگ فارسی
معنی کلمه جانوس در دانشنامه عمومی
جملاتی از کاربرد کلمه جانوس
کجا آن سرافراز جانوسپار که با تخت زر بود و با گوشوار
ناجوانمردیست چون جانوسیار و ماهیار یار دارا بودن و دل با سِکندر داشتن
بسوس با نام سلطنتی اردشیر پنجم (پارسی باستان: 𐎠𐎼𐎫𐎧𐏁𐏂𐎠) که در شاهنامه جانوسیار نیز نامیده شده، شَهرَب باختر، از سرداران داریوش سوم در جنگ با اسکندر و شاهنشاه خودخوانده شاهنشاهی هخامنشی در میانه ۳۳۰ تا ۳۲۹ پیش از میلاد بود.
امپراتور در پاسخ سلطان اظهار داشت که اجابت این شروط در گرو آن است که صحیح و سالم به کشور بازگردم و بار دیگر بر تخت سلطنت قرار گیرم. سرانجام آلپ ارسلان، دیوجانوس را با دو فرمانده و گروهی از سپاه راهی بیزانس نمود. خود نیز یک فرسخ او را مشایعت کرد. علاوه بر آن مبلغ ۱۰ هزار دینار نیز به عنوان خرجی راه به او داد. بدین ترتیب دیوجانوس تحت حمایت عساکر سلجوقی از راه ارزروم به سوی مملکت خود بازگشت. اما بیزانسیها امپراتورشان را بعد از بازگشت عزل کرده و اعلام کردند که مسیح از او رو تافته، بر چشمهای او میل کشیده و در صومعهای محبوساش ساختند. دیوجانوس از شدت غم و اندوه در آن دیر جان باخت (۱۰۷۲ میلادی).
به شهنامه خوانده ورا ماهیار دگر مرد را نام جانوسپار
این وزیران را خیانت، ارث از «جانوسیار» مانده، «دارا» را فدا بهر «سکندر» میکنند!!
دیو جانوس حکیم را گفتند: ترا خانه ای هست که در آن بیاسائی؟ گفت: به خانه از آن رو نیازمندند که در آن آسایند. و هر جا که من در آن آسایم خانه ی من است. مردی، پرخوری فربه را دید. گفتش: ای فلان، بر تن تو جامه ای است که دندانهایت آن را بافته است.
دیو جانوس روزی زنی را دید که سیلش می برد. گفت: این جا آن جاست که مثل گفته است، بگذار شر را شرهای دگر بشوید. نیز زنی را دید که آتش حمل می کرد. گفت: حامل شرتر از محمول است.
دوره کالیگولا (۳۷–۴۱) به عنوان «اولین گسست بازبین روم و یهودیان» پیشنهاد شدهاست، اما مشکلات قبلاً در طول سرشماری کویرینیوس در سال ۶ پس از میلاد و در زمان سیجانوس (قبل از ۳۱) آشکار بود.
بسوس در شاهنامه با نام جانوسیار/جانوشیار ظاهر میشود. جانوسیار که در موقعیت ناامیدکنندهای قرار دارد، همراه با ماهیار (نبرزن) دارا دوم (داریوش سوم) را به قتل میرسانند و سپس با اسکندر برای مذاکره ملاقات میکنند. پس از تشییع جنازه دارا، اسکندر جانوسیار و ماهیار را اعدام میکند.