تویل

معنی کلمه تویل در لغت نامه دهخدا

تویل. [ت َ / ت ُ ] ( اِ ) پیش پیشانی بود. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 314 ). پیش پیشانی گاه از بالا سوی میان سر بود و چکاد نیز همین باشد و به تازی چون آنجا موی نروید اصلع خوانندش... ( لغت فرس اسدی چ دبیرسیاقی ص 122 ). پیشانی بود. ( فرهنگ جهانگیری ). پیشانی و بعضی به معنی تارک سر گفته اند. ( فرهنگ رشیدی ). کسی را گویند که بر بالای پیشانی او مو نباشد و او را به عربی اصلع خوانند و به ضم اول بالای پیشانی و فرق سر و تارک سر راگویند... ( برهان ). پیشانی از افراز سر. ( شرفنامه منیری ). از بالای پیشانی آنجا که موی برنیاید و اصلع بود. ( اوبهی ). کسی را گویند که بر بالای پیشانی او موی نباشد، و پیشانی و تارک سر را نیز گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ): اصلع؛ یعنی کسی که بر بالای پیشانی وی موی نباشد. بالای پیشانی و فرق سر و تارک سر. ( ناظم الاطباء ). در نسخ مختلف لغتنامه اسدی معانی ذیل برای این صورت ( تویل ) آمده است. پیش پیشانی ، پیش پیشانی سوی چکاد، پیش پیشانی گاه از بالا سوی میان سر و چکاد نیز همین باشد و به تازی چون آنجا موی نروید اصلع خوانندش. پیشانی باشد از افراز سر چون چکاد و بیت [ غواص ] را شاهد می آورند... این کلمه را برهان ، گذشته از معنی فوق به معنی اصلع آورده است در این بیت انسب است و ممکن است اصل «سرکل » بوده است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) :
پشت خوهل و سرتویل و روی بر کردار نیل
ساق چون سوهان و دندان بر مثال دستره.غواص ( یادداشت ایضاً ).اختران بر زمین نهند از بیم
از پی بندگی شاه تویل.شمس فخری ( از فرهنگ جهانگیری ).صرفنظر از تصحیفی که ممکن است در این کلمه روی داده باشد از قرینه ای که در بیت غواص موجود است ( هجو ) معنی اصلع و کل مناسبتر بنظر می رسد.
تویل. [ ت ُ ] ( اِ ) علامتی را گفته اند که صیادان در صحرا برپای کنند تا نخجیر از آن بترسد و سوی دام آید. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).
تویل. [ ت َ وَی ْ ی ُ ] ( ع مص ) به ویل دعا کردن برای چیزی که فرودآید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه تویل در فرهنگ معین

(تَ ) (ص . ) ۱ - کسی که موهای جلو سرش ریخته باشد. ۲ - پیشانی ، فرق سر.

معنی کلمه تویل در فرهنگ عمید

۱. ویژگی کسی که موهای جلو سرش ریخته باشد: پشت کوژ و سر تویل و روی بر کردار نیل / ساق چون سوهان و دندان بر مثال اسنزه (رودکی: ۵۱۰ )
۲. (اسم ) پیشانی.
۳. (اسم ) تارک، فرق سر.

معنی کلمه تویل در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه موهای جلو سرش ریخته باشد دغسر اصلع .
بویل دعا کردن برای چیزیکه فرود آید

معنی کلمه تویل در ویکی واژه

کسی که موهای جلو سرش ریخته باشد.
پیشانی، فرق

جملاتی از کاربرد کلمه تویل

آلبرتویل ۱۲٫۰۲ کیلومترمربع مساحت و ۷٬۰۴۴ نفر جمعیت دارد و ۲۹۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
پشت کوژ و سر تویل و روی بر کردار نیل ساق چون سوهان و دندان بر مثال استره
شهرهای هاتنهایم و التویله آن در راین خواهرخوانده‌های آرزان هستند.
آلبرتویل شهری است در ایالت آلاباما در کشور آمریکا.
وزیری در ۷ ژوئن، سال ۲۰۲۳ در منزل شخصی خود در شهر فیتویل، جورجیا درگذشت.
البرتویل ۳۰۶٫۰۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
منطقهٔ شهری فیتویل-اسپرینگدیل-راجرز دومین منطقهٔ شهری بزرگ آرکانزاس می‌باشد که به دلیل هجوم بازرگانان و رشد دانشگاه آرکانزاس با نرخ بسیار بالایی در حال پیشرفت است.
آلتویلر ۴٫۸۵ کیلومترمربع مساحت و ۵۶۵ نفر جمعیت دارد و ۳۰۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
احمد نودشی مشهور به حاجی ماموستا از علمای کردستان در قرن ۱۳ و از خلفای عثمان سراج‌الدین تویلی بود. وی شاعری زبردست بوده و به فانی، تخلص داشته‌است.
آسکوتویل دارای مدرسه ویژه، مدرسه ابتدایی آسکوتویل، مدرسه ابتدایی غرب آسکوتویل، مدرسه ابتدایی کاتولیک سنت مری و مرکزآموزشی هنر در مدرسه اوتیستای غربی است.
این صورت آدمی که درهم بستند نقشی است که در تویلهٔ غم بستند