ته صدا
معنی کلمه ته صدا در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ته صدا
زبانِ حسرتِ مخمورِ من، که دریابد ز بس شکسته دلم، ساغرم شکسته صداست
هنوز بر رخ آل علی کس آب نبسته صدای العطش کودکان کسی نشنیده
مدار غصه که خون منت حلال بود مشو غمین که نیاید ز حلق کشته صدا
خصوصیات با هماهنگی هر صدا با یک حیوان مناسب در ترکیب که تأثیر به یاد ماندنی را ایجاد می کند تقویت شد. این ویژگی ها با صدای بلند بسته صدا که توسط جانی موریس بیان شده بود ، دور هم جمع شدند. موریس به ویژه از مخاطبان مسن درخواست کرد ، که او و گفتگوهای حیوانات خود را در برنامه تلویزیونی جادوی حیوانات (مجموعه های تلویزیونی) به خاطر می آورند.
بجز تو خاطر این بوالهوس نمی گیرد به گوش خفته صدای جرس نمی گیرد
داستان آشنایی یغما با جلسات قرآن کریم و چگونگی قاری شدنش، ماجرایی شنیدنی است. یغما تعریف میکرد که یک روز که از کار خشتمالی به خانه برمیگشته و در حالی که قالب خشت و بیلی در دست داشته و سر و پایش گلآلود بوده است، هنگامی که از کنار خانهای میگذشته صدای قرائت را میشنود و به شوق شرکت در جلسه و یادگیری قرآن، وارد آن خانه میشود. بیل و قالبش را در گوشه حیاط میگذارد و داخل اتاقی میشود که جلسه در آن تشکیل شده است. وقتی وارد اتاق میشود، دور تا دور اتاق را پر از مستمع میبیند و در تنها جای خالی که بالای مجلس بوده مینشیند.
زآواز مرغان از چمن رفته صدا تا صومعه صوفی به سر غلطان شده دنبال آواز آمده
رنگم چه آرزو شکند کز شکست دل درگوش این شکسته صدایی نشسته است
رفته صدای جرسش بر سپهر کر شده از غیرت او زنگ مهر
ز گند آبکه باج از براز میطلبید تمام جسته صداع و تمامکرده ز کام
ناقوس سکوتی که در آفاق بلند است در گوش دلانگیز و دلِ خفته صدا کن
یک سیتی اسکن از جمجمه آلوسور نشان داده که مغز آن مشابه مغز تمساح است. جمجمه تقریباً افقی شکل گرفته و ساختار گوش درونی مانند تمساح است و آلوسور احتمالاً میتونسته صداهای با فرکانس پایین را بشنود. پیاز بویایی بسیار بزرگ بود و به نظر میرسد که آلوسور میتوانسته رد بو را به خوبی بگیرد. اگرچه مسافتی که میتوانسته بو را تشخیص دهد زیاد نبودهاست.
بگرفته صدای صیت عدلت اقطار مشارق و مغارب