معنی کلمه تنویه در لغت نامه دهخدا
تنویه. [ ت َن ْ ] ( ع مص ) بزرگوار گردانیدن و نام کسی بلند گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). بلندنام گردانیدن و بلند گردانیدن کسی را در سخن گفتن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). خواندن کسی را و بلندنام گردانیدن : نوهه و به تنویهاً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و فی اللسان : «نوه فلان بفلان ؛ اذا رفعه و طیر به و قواه ُ»، یقال : اردت بذلک التنویه بک. و فی حدیث عمر: انا اول من نوه بالعرب ؛ ای رفع ذکرهم بالدیوان والاعطاء... ( اقرب الموارد ). || برداشتن چیزی را و بلند کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || خواندن کسی را. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || به آوازبلند کسی را خواندن. || بزرگ داشتن کسی را و ستودن او را. ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) کلانی و بزرگی و بلندی مرتبه. ( ناظم الاطباء ).