تلطیف
معنی کلمه تلطیف در فرهنگ معین
معنی کلمه تلطیف در فرهنگ عمید
۲. زیبا و دلپسند کردن.
معنی کلمه تلطیف در فرهنگ فارسی
معنی کلمه تلطیف در ویکی واژه
زیبا ساختن.
جملاتی از کاربرد کلمه تلطیف
از نوبهار لم یکن این باد را تلطیف کن تا بیبخار غم شود از تو فضای آشتی
یک ساعتی تشریف ده جان را چنان تلطیف ده آن ساعتی پاک از کی و تا کی عجایب ساعتی
بندهٔ مخلص و خادم متخصص احمد بن عمر بن علی النظامی العروضی السمرقندی که چهل و پنج سال است تا بخدمت این خاندان موسوم است و برقم بندگی این دولت مرقوم خواست که بمجلس اعلی پادشاهی اعلاه الله را خدمتی سازد بر قانون حکمت آراسته بحجج قاطعه و براهین ساطعه و اندرو باز نماید که پادشاهی خود چیست و پادشاه کیست و این تشریف از کجاست و این تلطیف مر کراست و این سپاس بر چه وجه باید داشتن و این منت از چه روی قبول باید کردن تا ثانی سید ولد آدم و ثالث آفریدگار عالم بود چنانکه در کتاب محکم و کلام قدیم لآلی این سه اسم متعالی را در یک سلک نظم داده است و در یک سمط جلوه کرده:
آبشارها و جویبارهای طبیعی همیشه برای مردم جذابیت خاصی داشتهاند. امروز طراحان توانستهاند با الهام از زیباییهای طبیعی و از جمله آبشارها و جویبارها، در پارکها و باغها گوشههایی از طبیعت را تا حد امکان بیافرینند. ارزش وجودی آنها به جنبههای زیباییشناسی آنها محدود نمیشود، بلکه در تلطیف هوا و مطبوع ساختن فضا موثرند. جویبار را میتوان طوری طراحی کرد که دو عمل آبیاری و حرکت آب همزمان انجام شود.
تو به صد تلطیف پندش میدهی او ز پندت میکند پهلو تهی
فصل: چون چنین دانستی تا بعد از آن کفایت گردد بدارو وطلی مکوش و تا بنقوع و خمار وطلی کفایت گردد بحب و مطبوخ مکوش و نگر که بدارو کردن دلیری نکنی، تا بتسکین و تلطیف کار برآید در استفراغ تجاوز مکن، چون کار از حد بخواهد شد پس بدوای محض مشغول باش، بتسکین کردن مشغول مباش و هرگز بیمار را متهم مکن {و تعهدنامه بیشتر از آن کن که از آن مریض، مگوی که آن بهتر شد} و بر بیمار شکم بنده پرهیز سخت منه، که قبول نکند، لیکن تو دفع مضرت آن چیز که خورده باشد همی کن و بهترین چیزی طبیب را دارو شناختن است و علت شناختن و اندرین باب سخن بسیار گفتیم، از آنچ من این علم طب را بغایت دوست میدارم، که علمی مفیدست، پس بسیار ازین گفتم که سخن دوستان را مردمان بسیار گفتن دوست دارند؛ اما اگر اتفاق این علم نیفتد علم نجوم علمی بغایت شریف است، جهد کن در آموختن علم نجوم، که علمی سخت بزرگست از آن سبب که معجزهٔ پیغمبری مرسل بوده است که از عزیز ترین پیغامبران بوده است علیهم السلام، پس بی شک این علم علمی نبوی است، اگر چه درین وقت بحکم شرع منسوخست.
با پیشرفت فوتبال در دهۀ ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰ آفساید به مهمترین اختلاف باشگاههای فوتبال تبدیل شده بود. باشگاه شفیلد از تمامکنندههای خود چشمپوشی کرده و آفساید را پذیرفته بود اما به این شکل که حداقل یک بازیکن مدافع بایستی میان مهاجم و دروازه قرار داشته باشد. اتحادیۀ فوتبال انگلیس هم نظریۀ باشگاه کمبریج مبنی بر این که حداقل چهار بازیکن مدافع بایستی میان توپ و دروازه باشند را تلطیف کرده و آن را به حداقل سه بازیکن کاهش داد. در نهایت شفیلدیها هم قانون اتحادیۀ فوتبال را پذیرفتند و «قاعدۀ سه بازیکن» به قانون رسمی آفساید تا سال ۱۹۲۵ تبدیل شد.
احداث برکه بر تلطیف هوای پارک و زیبایی آن بسیار مؤثر است. برکه به اشکال منظم و غیرمنظم با اعماق مختلف در نزدیکی منطقه جنگلکاری، در وسط پارک یا در کنار سطوح گلکاری وسیع ساخته میشود. برای این منظور در قطعه موردنظر خاکبرداریهایی با اعماق مختلف و اشکال نزدیک به حالت طبیعی انجام میدهند. برای تأمین آب برکه از کانالهایی آب را به آن وارد میکنند که این کانالها میتوانند جنبه تزیینی داشته باشند و به صورت آبشار و جویبار طراحی شوند. در برکهها ضمن اینکه آب راکد است متحرک هم هست تا گیاهان از موهبت طبیعی ساخته شده به دست بشر برخوردار شوند. گیاهانی که در داخل یا نزدیک برکه کاشته میشوند باید با خطوط و گلهای تزیینی منطقه هماهنگی داشته باشند.
شیخ عبدالرزاق در شرح منازل السائرین گفت: عشق پاک نیرومند سببی در تلطیف باطن و آمادگی آدمی برای عشق حقیقی است.
خود این ز آثار آن صنع لطیف است که هر شیئی ز تلطیفش شریف است
به عقیده من شعر یک پدیده خیالانگیز معنویست که باید به محض شنیدن، شنونده را متوجه یک حقیقت مسلم یا یک موضوع عبرتآمیز یا یک توصیف جاذب از دیدهها و شنیده نماید و او را زیر تأثیر عمیق قرار دهد. شعر باید با بیان احساس خیال شنونده را به زوایای اموری بکشاند که موجب تحریک احساسات و تلطیف عواطف او گردد و به وی درس دلدادگی به حقایق و نیکوییها بدهد. من اینگونه لطایف تخیلی را که همراه با اندیشههای سازندهاست و گاه سرآغاز کارهای بزرگ میشود شعر میدانم به شرط آنکه در قالب وزنهای خوشایند و دلنواز قرار گیرد و از انسجام کامل برخوردار باشد.