تعقیب کردن

معنی کلمه تعقیب کردن در لغت نامه دهخدا

تعقیب کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) پی کردن. دنبال کردن مجرم یا متهمی را جهت دادرسی.

معنی کلمه تعقیب کردن در فرهنگ فارسی

پی کردن دنبال کردن

معنی کلمه تعقیب کردن در ویکی واژه

pedinare

جملاتی از کاربرد کلمه تعقیب کردن

تعقیب کردن فرد، پاییدن از راه دور، پرسه زدن در محل کار یا اطراف منزلش، تماس یا پیام مکرر به فرد {علی‌رغم میل باطنی او}، فرستادن هدایای معنی دار با پیک ناشناس، موقعیت‌سازی (صحنه سازی)، بازی روانی (شارلاتان بازی) و رصد کردن مداوم فرد در فضای مجازی، از نمونه‌های این نوع آزار است.
در مارس ۱۹۱، سون جیان اردوگاه خود را به سمت شمال به لیانگدونگ (梁東) منتقل کرد، اما افراد او در آنجا از زو رونگ بیشتر بود. او با چند ده مرد، محاصره را شکست. سون جیان که دید با ابای قرمزش به راحتی می‌تواند او را شناسایی کنند، آن را به یکی از دستیاران نزدیک زو مائو (祖茂) داد که سربازان خو رونگ در حالی که سون فرار می‌کرد، او را تعقیب کردند. زو مائو بعداً ابا را روی یک ستون نیمه سوخته آویزان کرد و خود را در علف‌های بلند آن نزدیکی پنهان کرد. دشمنان ستون را محاصره کردند و با احتیاط نزدیک شدند تا اینکه متوجه شدند فریب خورده‌اند و پس از آن عقب‌نشینی کردند.
او دختر سونئو اوهتا است و مشتاق دیدن خشکی (قاره) است. او در تعقیب کردن کن آی کمک می‌کند و هنگامی که زمان تا می‌خورد یوری را با کن آی اشتباه می‌گیرد. او بعد از سونامی گیج و در اطراف جزیره سرگردان است و زیورالات موی سرش را که هدیه‌ای گرانبها و ارزشمند از طرف پدرش بود گم کرده‌است. بعد از آنکه با یک شیبیتو ی وحشتناک و دلهره اور مواجه می‌شود فرار می‌کند و از شدت ترس از لبهٔ یک پل به پایین سقوط کرده و می‌میرد. او به عنوان یک شیبیتو زنده می‌شود و سرانجام به یک اوتسو-یامی بیتو تبدیل می‌شود که بارها مشکل ساز و در نهایت توسط مأمورو نابود می‌شود.