ترتیب دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) راست کردن و آراسته کردن. ( ناظم الاطباء ) : تا مصارعت کردند و مقامی منیع ترتیب دادند. ( گلستان ). آنچه بر شاهدان حسن رواست جمله ترتیب داده بر اندام.سنجر کاشی ( از آنندراج ).|| هر چیزی را در جای و مقام خود نهادن و نظم دادن. || تسویه کردن. || استوار کردن. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه ترتیب دادن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- سامان دادن نظم دادن . ۲- هر چیزی را در جای خود قرار دادن پشت سر هم قرار دادن .
معنی کلمه ترتیب دادن در ویکی واژه
riordinare sistemare
جملاتی از کاربرد کلمه ترتیب دادن
در ۱۸۸۰ سرانجام او از شغل دولتیاش اخراج شد. یک گروه از دوستانش پس از آگاهی از فقر او، برای حمایت از کامل شدن خوانشینا مقرری ترتیب دادند، گروه دیگری پول مشابهی برای کامل کردن بازار مکاره سوروچینسکی جمع کردند. با این حال هیچکدام از کارها کامل نشد. در ۱۸۸۱ موسورگسکی مستأصل به دوستی اعلام کرد که تنها راه باقیمانده گداییست، و به فاصلهٔ کوتاهی از ۴ حملهٔ مغزی رنج برد. در بیمارستان نظامی بستری شد و برای مدتی به نظر میرسید بهبودی حاصل میشود، اما موسورگسکی یک هفته بعد از سالروز تولدش در ۴۲ سالگی، بر اثر مسمومیت از الکل درگذشت. او را در قبرستان تیخوین صومعه الکساندر نوسکی در سن پترزبورگ به خاک سپردند..ایلیا رپین پرترهٔ معروف موسورگسکی با دماغ قرمز را در روزهای آخر زندگیاش کشیدهاست.
براساس اعلام قوه قضاییه جرایم او عبارتند از ارتباط با یکی از سرپلهای اطلاعات سازمان منافقین در داخل کشور، ارتباط سازمانی با گروهک تروریستی پژاک، متهم کردن نظام به شکنجه سران فتنه، حمایت از بهائیت، ترتیب دادن مصاحبه خانوادههای زندانیان با رسانههای خارجی، برنامهریزی برای اخلال در نظم عمومی شهری، شرکت در جلسات سازمان یافته دراویش گنابادی، ارسال اخبار غیرواقعی از زندان اوین برای رسانههای ضدانقلاب، ارسال گزارش مکرر به احمد شهید برای سیاهنمایی و تحریم علیه ایران، اقدام علیه امنیت ملی.[نیازمند منبع]
در فناوری اطلاعات، اصطلاحاً به ترتیب دادن یک سلسله فعالیتهای پیوسته در پردازش دادهها که در آن انجام هر مرحله وابسته به وقوع مرحلهٔ قبل است آبشارهسازی میگویند.
ژان رنوآر کارگردان بزرگ فرانسوی که همیشه مورد ستایش بازن بود، دربارهٔ او گفتهاست: «ما آثار او را مشتاقانه میخواندیم و او بود که انگیزههای ناخودآگاه ما را برای ما ملموس میساخت. بازن از طریق نظم و ترتیب دادن به جریاناتی که در سینمای فرانسه حکمفرما بودند، به تکوین یک هنر ملی کمک کرد. او وجدان ما بود. در زندگی حرفهای خود من مواردی پیش آمده که در بعضی پروژههایم تغییر و تحولاتی با در نظر داشتن اینکه بازن درمورد فیلم تمام شده چه نظری خواهد داشت، انجام دادهام.»
همانا عکسی از تجلی آن در آئینه اوهام و حواس افتاد که خلقی در عالم اقتباس تمهید اساس جلالت کردند و بنیاد رسوم ایالت نهاده، اسباب سلطنت و دارائی ترتیب دادند و گاه جهان را برای شاه جهان زینت و زیب.
ایران از آغاز جنگ جهانی اول بیطرفی خود را اعلام کرده بود اما باز هم خاک ایران عرصهٔ نبرد قدرتهای بزرگ و نیروهای سیاسی داخلی شد. در همین دوره بود که محمدتقی پسیان به عنوان یک فرماندهٔ نظامی شایسته و فردی همدل با جریان دموکرات/ملیگرا شناخته شد. در سال ۱۲۹۴، وقتی نیروهای سیاسی ملیگرا تهران را ترک کردند تا به دور از نفوذ انگلیس و روسیه، دولت مستقلی در غرب ایران تشکیل بدهند، افسران ژاندارمری نیز چند کودتا در شهرهای بزرگ جنوب و غرب ایران ترتیب دادند: محمدتقی پسیان کنترل همدان را به دست گرفت و پسرعموهایش، علیقلی و غلامرضا پسیان، کنترل شیراز را به دست گرفتند.
بالاخره داریوش تحت تأثیر سخنان تیروز قرار گرفت و از سوی دیگر سلطنت طولانی و مداوم پدر سخت او را نگران و خشمگین کرد، بنابراین تصمیم بر ترتیب دادن کنکاشی (براندازی) گرفت که عدهای از درباریان حامی او نیز در آن داخل بودند. قرار بر این شد که آنها شبانه داخل اتاق خواب شاه شده و او را به قتل برسانند.
شورویها برای انجام پروژهٔ خود در سال ۱۹۴۴ جعفر پیشهوری را به عنوان رهبر یک حکومت محلی برگزیدند و برای او شاخهای از حزب توده ترتیب دادند که حزب دموکراتیک آذربایجان نامیدهمیشد.
قوله: وَ هَلْ أَتاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ این آیت ابتدای قصّه داود است، و علمای تفسیر مختلفاند که سبب آن امتحان چه بود. قول سدی و کلبی و مقاتل آنست که داود علیه السلام روزگار خود قسمت کرده بود، هر روزی را کاری ساخته و وردی نهاده، روزی حکم را بود و فصل خصومات میان مردم، روزی عبادت را بود و خلوت داشتن با حقّ باخلاص و صدق، روزی زنان را بود کار ایشان راست داشتن و معاش خویش را ترتیب دادن، و داود در کتاب خدا خوانده بود شرف و منزلت آبا و اجداد خویش ابراهیم و اسحاق و یعقوب و آن درجات و کرامات و فضل و افضال که حق جل جلاله با ایشان کرده و ایشان را بمحلّ رفیع رسانیده، داود منزلت و درجت ایشان آرزو کرد، وحی آمد از حقّ جلّ جلاله که: ای داود ایشان بلاها چشیدند و رنجها کشیدند تا بآن نواخت و کرامت رسیدند، اگر ابراهیم بود در آتش نمرود و ذبح فرزند دید آنچه دید، ور اسحاق بود در ذبح خویش و تن فراکشتن دادن چشید آنچه چشید، ور یعقوب بود در فراق یوسف رسید بوی آنچه رسید، داود گفت: بار خدایا اگر بلائی بر من نهی و مرا در ان ممتحن کنی من صبر کنم چنانک ایشان صبر کردند تا مگر آنجا رسم که ایشان رسیدند. فرمان آمد که ای داود ما حکم کردیم و قضا راندیم که فلان روز در فلان ماه روز بلای تو خواهد بود و هنگام امتحان تو.
فرامرز پس از آن برای جبران از دست دادن اصفهان به عنوان حاکم یزد و ابرکوه منصوب شد. هر دوی این شهرها که تحت کنترل وی بود، قبلاً تحت کنترل کاکوئیان بود. فرامرز اگرچه تقریباً تمام قدرت خود را از دست دادهبود، اما در دربار سلجوقی بسیار مورد احترام بود و در سالهای ۱۰۶۱ و ۱۰۶۳ دو بار لقب «شمس الملک» (خورشید سلطنت) به او اعطا شد. زمانی که در این دوره هیئت سلجوقی برای ترتیب دادن عروسی پادشاه سلجوقی با دختر خلیفه قائم عباسی به بغداد رفت، فرامرز به همراه وزیر سلجوقی عمیدالملک کندری و خود طغرل در این هیئت بود. پس از آن دیگر از فرامرز اطلاعی در دست نیست و احتمالاً کمی بعد درگذشتهاست. جانشین او پسرش علی بن فرامرز شد که بعدها با یکی از دختران چغری بیک ازدواج کرد.
این مؤسسه در سال ۱۳۶۱ توسط تعدادی از روشنفکران ارمنی که توانستهاست با فعالیتهای گسترده خود و از طریق همکاریهای متقابل با روشنفکران و نویسندگان فارسیزبان خود و با برگزاری جلسات سخنرانی، ترتیب دادن نمایشگاهها، تهیه فیلمها، ترجمه و چاپ کتابهای متعدد و انتشار فصلنامه فرهنگی پیمان و غیره گام مثبتی در این زمینه بردارد.