تاراندن
معنی کلمه تاراندن در فرهنگ معین
معنی کلمه تاراندن در فرهنگ عمید
۲. بیرون کردن.
۳. پراکنده کردن.
معنی کلمه تاراندن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) تاراند تاراند خواهد تاراند بتاران تاراننده تارانده ) ۱- پراکندن متفرق ساختن . ۲- دور کردن . ۳- زجر کردن ترسانیدن .
معنی کلمه تاراندن در ویکی واژه
ترسانیدن.
جملاتی از کاربرد کلمه تاراندن
وین مگس از لشکر شیطان بود کشتن و تاراندنش آسان بود