بنوان
معنی کلمه بنوان در فرهنگ معین
(بُ ) (ص مر. اِمر. ) نگاه دارندة اسباب و اموال ، نگهبان .
معنی کلمه بنوان در فرهنگ عمید
۲. نگهبان کشتزار.
معنی کلمه بنوان در فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) نگاهدارند. اسباب و اموال نگهبان .
معنی کلمه بنوان در ویکی واژه
نگه دارندة زراعت، نگهبان خرمن.
جملاتی از کاربرد کلمه بنوان
یار با من سخنی گفت و ز هر عضو مرا بنوانطق چو از استن حنانه گشود
همچون تن دل رفته ز تیمار جدائی باد سحری شاخ سمنرا بنواند
چون تویی پایمرد اهل هنر کار کی کن مرا اگر بنوان