بدطینت

معنی کلمه بدطینت در لغت نامه دهخدا

بدطینت. [ ب َ ن َ ] ( ص مرکب ) بدخلق و بدخواه. ( ناظم الاطباء ). بدسرشت و بدمزاج. ( آنندراج ). بدنهاد. بدفطرت. بدجبلت. که بد دیگران خواهد. ( یادداشت مؤلف ). مقابل خوش طینت. || متعدی. ظالم. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه بدطینت در فرهنگ عمید

بدسرشت، بدنهاد.

معنی کلمه بدطینت در فرهنگ فارسی

( صفت ) بدسرشت بد ذات بدنهاد مقابل خوش طینت .

جملاتی از کاربرد کلمه بدطینت

آینه در زنگبار چاره ندارد ز زنگ همدم بدطینتان قابل بی‌حرمتیست
با مه رمال گفتم نیستم بی علتی گفت میزانت نمی یابم مگر بدطینتی
مردم از خانه‌هایشان بیرون می‌آیند چون فکر می‌کنند ادوارد بدطینت به خیال خودشان کوین را از عمد زخمی کرده‌است. همه جمع می‌شوند و کیم هم خود را به این موقعیت می‌رساند و آرام زمزمه می‌کند که ادوارد فرار کند.
بدطینتان برای شکم خون هم خورند سگ دشمن است بر سر روزی گدای را
ای بسا بدطینت و نیکوخصال ای بسا خوش طینت و ناخوش فعال
محال است از ته دل مهربان کردن حسودان را به افسون کی رود بدطینتی از طبع عقرب‌ها
«هنگامی که با انسانی مواجه می‌شوی — فرقی نمی‌کند چه کسی باشد — سعی نکن بر اساس ارزش و کرامتش ارزیابیِ عینی از او به عمل آوری. به بدطینتی، یا کوته‌بینی و افکار منحرفش نگاه نکن؛ زیرا آن یک به آسانی می‌تواند تو را به سوی تنفر از وی بکشاند و این یک به سوی تحقیر وی.
شرح حال شمعون در کتاب اعمال از عهد جدید آمده است. در این داستان ذکر شده‌است که شمعون مجوسی ساحر بسیار قدرتمندی بود و مردم زیادی را دور خود به خاطر قدرت سحرش جذب کرده بود. او مشاهده کرد که پطرس و حواریون عیسی با دست زدن به بیماران آن‌ها را شفا می‌دهند. وقتی شمعون مشاهده کرد که روح مقدس از طریق حواریون مردم را شفا می‌دهد به آن‌ها مقداری پول پیشنهاد کرد و از آن‌ها درخواست کرد که به او هم این قدرت را بدهند تا او نیز بتواند مردم را شفا دهد. پطرس از حرف او بسیار عصبانی شد و گفت: «امیدوارم پول تو نیز به همراه تو نابود گردد زیرا تو تصور کردی که می‌توانی هدیه خداوند را با پول خریداری کنی. تو در اینکار جایی نداری زیرا قلب تو با خداوند درست نیست. از بدطینتی خود توبه کن و به خدا دعا کن»
ز بدطینتان سیه روی زشت حصار آنچنان پر، که قالب ز خشت
طبع شررانگیز به شر مجبورست بدطینت اگر بدی کند معذورست
گذشتن از بر بدطینتان، بد طینتی آرد گذار از شوره زاران، شور سازد آب شیرین را
پیروان کابالا اعتقاد دارند که دانش کابالا اولین بار توسط سه شه پدر (ابراهیم، اسحاق و یعقوب) و بقیه پیامبران به دست آمد. بر اساس این تاریخچه در قرن ۱۰ قبل از میلاد این دانش توسط ۱ میلیون نفر در اسراییل مورد استفاده قرار می‌گرفت. هجوم بیگانگان باعث شد که این دانش مخفی شود تا از گزند بدطینتان در امان بماند. رهبران سنهدرین اعتقاد داشتند که استفاده از دانش کابالا بدون راهنمایی صحیح ممکن است به روش‌های غیرشرعی منجر شود. به‌همین دلیل کابالا مخفی شود و به مدت دوهزار و پانصد سال مخفی ماند.
کاپون در زمان محکومیت هیچ‌گاه خود را فردی بدطینت نمی‌دانست و باور داشت که خدمتگزار مردم است، خدمتگزاری که بهترین سال‌های عمرش را صرف خدمت کردن به مردم و خوشحال کردنشان گذرانده و به جای آن توهین و تعقیب نصیبش شده.