بالاسو

معنی کلمه بالاسو در فرهنگستان زبان و ادب

{acropetal} [کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی اندامی در گیاه، معمولاً گل، که از پایین به بالا رشد کند

جملاتی از کاربرد کلمه بالاسو

آرژانتین‌مرغ، با فاصله‌ی زیاد، بزرگ‌ترین پرنده‌ی پروازی تاریخ زمین است. این پرنده، با ۸ متر گستره‌ی بال، به رخ‌کرکسی غول‌آسا شباهت داشت و وزن یک نمونه‌ی سنگواره‌ای بزرگش به ۸۰ کیلوگرم می‌رسد.آرژانتین‌مرغ، با بال‌هایی که مساحتشان تقریباً به ۷ متر مربع می‌رسید، می‌توانست بی هیچ زحمتی در آسمان آرژانتین اوج بگیرد و سوار جریان‌های هوایی گرم و بالاسو شود. گستره‌ی بال این پرنده بیش از دو برابر و وزنش پنج برابر رخ‌کرکس آند، بزرگ‌ترین پرنده‌ی پروازی امروزی، بود.
«فَلا تَدْخُلُوها حَتَّی یُؤْذَنَ لَکُمْ وَ إِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا» یعنی اذا کان فی البیت قوم فقالوا ارجع فلیرجع، و لا یقعد علی الباب ملازما، «هُوَ أَزْکی‌ لَکُمْ» ای الرجوع اطهر لکم و اصلح لکم، قال قتادة: اذا لم یؤذن له فلا یقعد علی الباب فانّ للناس حاجات و اذا حضر فلم یستأذن و قعد علی الباب منتظرا جاز، کان ابن عباس یأتی باب الانصار لطلب الحدیث فیقعد علی الباب حتّی یخرج و لا یستأذن فیخرج الرّجل فیقول یا بن عم رسول اللَّه لو اخبرتنی، فیقول هکذا امرنا ان نطلب العلم، و اذا وقف فلا ینظر من شق الباب اذا کان مردودا. روی ابو هریرة قال: قال رسول اللَّه (ص): «لو ان امرأ اطّلع علیک بغیر اذن فحذفته عصاة ففقأت عینه ما کان علیک جناح»، و فی بعض الاخبار، و هل حصول الاستیذان الا من اجل البصر، «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ» من الدخول بالاذن و غیر الاذن، و لمّا نزلت آیة الاستیذان، قالوا کیف بالبیوت الّتی بین مکة و المدینة و الشام علی ظهر الطریق لیس فیها ساکن؟ فانزل اللَّه عزّ و جل، «لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسْکُونَةٍ» ای بغیر استیذان، «فِیها مَتاعٌ لَکُمْ» ای منفعة لکم، و اختلفوا فی هذه البیوت، قال قتادة: هی الخانات و البیوت و المنازل المبنیّة للسائلة، و المنفعة فیها بالنزول و ایواء المتاع و الاتّقاء من الحرّ و البرد، و قیل «فِیها مَتاعٌ لَکُمْ» ای فیها حاجة لکم کانوا یضعون فیها الاسلحة اذا ثقلت علیهم، و قال ابن زید: هی بیوت التّجار و حوانیتهم الّتی بالاسواق یدخلونها للبیع و الشری و هو المنفعة، و قال النخعی: لیس علی حوانیت السوق اذن، و کان ابن سیرین اذا جاء الی حانوت السوق یقول السلام علیکم أ ادخل؟ ثم یلج. و قال عطاء: هی البیوت الخربة و المتاع هی قضاء الحاجة فیها من البول و الغائط، و قیل هی جمیع البیوت للّتی لا ساکن لها، لانّ الاستیذان انّما جاء لئلّا یطلع علی عورة فان لم یخف ذلک فله الدخول بغیر الاستیذان. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُونَ» ای اذا دخلتم بیوت غیرکم فاتقوا اللَّه فانه یعلم خائنة الاعین و ما تخفی الصّدور.