بالا تنه
معنی کلمه بالا تنه در لغت نامه دهخدا

بالا تنه

معنی کلمه بالا تنه در لغت نامه دهخدا

بالاتنه. [ ت َ ن َ /ن ِ ] ( اِ مرکب ) مقابل پائین تنه. قسمت از کمر ببالای اندام آدمی. ( از یادداشت مؤلف ). نیمه بالایین بدن آدمی. || قسمت بالایین جامه که از کمر ببالا را پوشد. ( یادداشت مؤلف ). آن جزء از جامه که بالاتنه را پوشد در جامه های دراز. مقابل پائین تنه و دامن.

معنی کلمه بالا تنه در فرهنگ معین

(تَ نِ ) (اِمر. ) ۱ - بخش بالایی تنه از کمر به بالا. ۲ - بخشی از یک لباس که آن بخش از بدن را می پوشاند.

معنی کلمه بالا تنه در فرهنگ عمید

۱. قسمت بالای بدن از سر تا کمر.
۲. [مجاز] قسمت بالای لباس.

معنی کلمه بالا تنه در فرهنگ فارسی

قسمت از کمر ببالای اندام آدمی

معنی کلمه بالا تنه در دانشنامه عمومی

بالاتنه قسمت بالایی بدن انسان ( شامل اعضای بالا ی کمر ) گویند. سر، دست ها و سینه بالاتنه به حساب می آیند.
بالاتنه در خیاطی نیز پرکاربرد هست و برای دوخت لباس ها اندازه گیری میشود و اهمیت بالایی دارد.
بالاتنه هم چنین برای پیکره هایی که فقط قسمت بالایی بدن انسان ( معمولاً شامل سر و گردن و قسمتی از سینه و شانه ها ) را نمایش می دهند، نیز کاربرد دارد. در این مورد در برخی مواقع از کلماتی نظیر "مجسمه نیم تنه"، "پاسنگ"، "پایه ستون" یا "پایه مجسمه" نیز استفاده می شود.

معنی کلمه بالا تنه در ویکی واژه

busto

جملاتی از کاربرد کلمه بالا تنه

در ایلیاد هومر، او را مردی با قد و قامت بلند و قوی‌ترین جنگجو در بین آخایوس‌ها توصیف کرده‌اند. او توسط سانتور کیرون (موجودی افسانه‌ای با بالا تنهٔ انسان و پایین‌تنه اسب که همچنین مربی پدرش تلامون و پدر آشیل، پلئوس نیز بود)، همزمان با آشیل آموزش دیده بود. او مردی خشمگین، دلیر، قوی و نیرومند و از طرفی دارای سطح هوشی بسیار بالا در مبارزات بود.
سر استخوان ران در مفصل ران تحت فشار نیروهای بسیار قوی قرار دارد که عمدتاً بر اثر وزن بالا تنه به آن وارد می‌شود. سر استخوان ران در حالت عادی به راحتی این نیروها را تحمل می‌کند ولی وقتی استخوان ضعیف و نرم شده باشد نمی‌تواند این فشارها را تحمل کند. این نیروها و فشارها بتدریج موجب تغییر شکل سر استخوان ران می‌شوند. سطح بالایی سر استخوان که بیشترین نیروها به آن وارد می‌شود بتدریج صاف و تخت شده و حالت گرد و کروی خود را از دست می‌دهد.