انتهاز

معنی کلمه انتهاز در لغت نامه دهخدا

انتهاز. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) فرصت یافتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ فارسی معین ). قابو ( فرصت ) یافتن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). فرصت بدست آوردن. ( فرهنگ فارسی معین ). || غنیمت شمردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). اغتنام فرصت و برخاستن بسوی آن در حال پیشی گرفتن. ( از اقرب الموارد ). فرصت غنیمت شمردن و فرصت چشم داشتن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). منتظر فرصت بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). به غنیمت گرفتن. ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || زشت خندیدن و افراط کردن در آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد )، یقال :انتهز فی الضحک اذا اقرط و قبح. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || پذیرفتن چیزی را و شتاب کردن در بدست آوردن آن. ( از اقرب الموارد ). || نزدیک آوردن کودک بلوغ را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) محل و موقع. ( ناظم الاطباء ).
- انتهاز فرصت ؛ موقع فرصت. ( ناظم الاطباء ).
- انتهاز نمودن ؛ موقع بدست آوردن. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه انتهاز در فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) فرصت به دست آوردن ، غنیمت شمردن .

معنی کلمه انتهاز در فرهنگ عمید

۱. فرصت یافتن، فرصت به دست آوردن.
۲. غنیمت شمردن فرصت.
۳. منتظر فرصت بودن.

معنی کلمه انتهاز در فرهنگ فارسی

فرصت یافتن، غنیمت شمردن فرصت، منتظرفرصت بودن، فرصت بدست آوردن
( مصدر ) فرصت یافتن غنیمت شمردن منتظر فرصت بودن فرصت بدست آوردن .

معنی کلمه انتهاز در ویکی واژه

فرصت به دست آوردن، غنیمت شمردن.

جملاتی از کاربرد کلمه انتهاز

جُستم بکنج محنت مهجوری اعتکاف کردم بصبر فرصت دستوری انتهاز
و دفع ضرر اعدا را سه مرتبه بود: اول اصلاح ایشان فی انفسهم اگر میسر باشد، و الا اصلاح ذات البین؛ و دوم احتراز از مخالطت ایشان به بعد جوار یا سفری دور که اختیار کند؛ و سیم قهر و قمع، و این آخر همه تدبیرها باشد؛ و با وجود شش شرط بران اقدام توان نمود: اول آنکه دشمن شریر بود به ذات خویش و اصلاح او به هیچ طریق صورت نبندد؛ و دوم آنکه به هیچ وجه از وجوه، جز قهر، خویشتن را از تعرض او خلاصی نبیند؛ و سیم آنکه داند که اگر ظفر او را بود زیادت ازین که این کس ارتکاب خواهد کرد استعمال کند؛ و چهارم آنکه اظهار قصد و سعی در ازالت خیرات ازو مشاهده کرده باشد؛ و پنجم آنکه در قهر او به رذیلتی مانند خیانت و غدر موسوم نشود؛ و ششم آنکه آن را عاقبتی مذموم چه در دنیا و چه در آخرت متوقع نبود، و مع ذلک اگر قهر او به دست دشمنی دیگر کند بهتر، و انتهاز فرصت با وجود مهلت از لوازم حزم باشد.
پای و رکاب و دست و عنان بوسدش از آنک از دیر باز میکند این فرصت انتهاز
صاحبا عمریست تا از عدل تو عالمی در انتهاز فرصه اند