اناره

معنی کلمه اناره در لغت نامه دهخدا

اناره. [ اِ رَ ] ( ع = انارة، مص ) مأخوذ از تازی ، روشن شدن. ( مصادر زوزنی ). || روشن کردن. ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). اضائه. تبیین. ایضاح. ( یادداشت مؤلف ). || جامه را علم زدن. ( مصادر زوزنی ). جامه را علم کردن. || شکوفه بیاوردن. ( تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به انارة و انارت شود.

معنی کلمه اناره در فرهنگ معین

(اِ رِ یا رَ ) [ ع . انارة ] ۱ - (مص م . ) روشن کردن . ۲ - (مص ل . ) روشن شدن . ۳ - آشکار گشتن . ۴ - شکوفه کردن .

معنی کلمه اناره در فرهنگ عمید

۱. روشن کردن.
۲. روشن شدن، تابان شدن.
۳. آشکار گشتن.
۴. شکوفه کردن درخت.

معنی کلمه اناره در فرهنگ فارسی

روشن کردن، روشن شدن، آشکارگشتن، تابان شدن ، شکوفه کردن درخت
۱ - ( مصدر ) روشن کردن . ۲ - ( مصدر ) روشن شدن تابان گردیدن . ۳ - آشکار گشتن . ۴ - شکوفه کردن (درخت ).
روشن شدن . یا روشن کردن جای و جز آن . یا گل کردن درخت . شکوفه آوردن درخت .

معنی کلمه اناره در ویکی واژه

انارة
روشن کردن.
روشن شدن.
آشکار گشتن.
شکوفه کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه اناره

روایت می‌کنند که در اردستان روباه بسیار است، یعنى زیاده از سایر بلاد، نظر به آنکه انار در آن ملک فراوان و روباه در شکستن انار و اتلافش بسیار راغب است. مردم اردستان از خوف و توهم اینکه مبادا روباه رنجیده شود و به باغ رفته انارها را ضایع نماید به این سبب ملایمت نموده عزت روباه را می‌داشتند، به درجه‌یى که روزها در خانه‌ها عبور و مرور می‌کردند و به هر چه می‌رسیدند می‌خوردند و کسى را قدرت بدم زدن نبود.
قدت شاخ انار و روی تو نار تعالی الله از آن قد اناره
وی، تا پیش از پارک‌وی (فریدون جیرانی، ۱۳۸۵) در سینما با نقش‌های دیگری، مطرح شده بود؛ اما پس از این فیلم، نشان داد که می‌توان برای کارهای سخت‌تر، روی او حساب کرد. نعمتی، در فیلم زن دوم (سیروس الوند)، یکی از نقش‌های اصلی را بر عهده داشت و در یک سکانس، جایی که از بهرام (محمدرضا فروتن) خواست که به او فرصت بدهد، به‌یادماندنی شد. او با فیلم یکی می‌خواد باهات حرف بزنه و ایفای نقش یک مادر شکست‌خورده، وارد مرحله جدیدی از بازیگری شد که تحسین منتقدین را برانگیخت و پس از آن، با بازی در تئاتر و همین‌طور، نقش‌آفرینی در فیلم‌های انارهای نارس، ماحی و عصر یخبندان، سعی کرد تا گزیده‌کار باشد و بیشتر، برای ایفای نقش خوب و متفاوت، صبر کند. او همسر سابق ابوالفضل پورعرب است.
چون رای با فروغ فروغی ذکاء ملک سازند این شموس درخشان اناره‌ها
دید بر وی انارها بر جای آمد از زین فرو به شکر خدای
نقل است که صنوبری گوید: در بیت المقدس با ابراهیم بودم. در وقت قیلوله در زیر درخت اناری فروآمد. و رکعتی چند نماز کردیم. . آوازی شنودم از آن درخت که: یا ابا اسحاق! ما را گرامی گردان و از این انارها چیزی بخور.
انارها همه از شاخ واژگون چونان رؤس خصم ز قرپوس عمروبن معدی
تا چه شد آیا که بی‌انارهٔ ناری طور سرایم شد از تو وادی ایمن
اعدای او ، انارهم الله ، به رزم او از دست مرگ ضربت خنجر کشیده‌اند
ور نه از ما گروه بس گستاخ دیر ماند این انارها بر شاخ
در چاشنی و حلاوت از عموم انارهای فارس بهتر است، قناع تجارت آن بادام و رب انار است، در ازای این بلوک از حسین‌آباد تا قریه طشک ۱۲ فرسخ، پهنای آن از دریای بختگان مشهور به بیجه‌کان تا خواجه جمالی دو فرسخ و نیم است و نام قصبه آن بلوک نیز آباده است.
کَرهْ سنگهْ دَشتْ، چشمه دَرْ بیمُو لارهْ مه دوستْ بَخرهْ، دیم بَکّنهْ انارهْ