القائی

معنی کلمه القائی در لغت نامه دهخدا

القائی. [ اِ ] ( ص نسبی ) منسوب به القاء.
- الکتریسیته القائی . رجوع به الکتریسیته شود.

معنی کلمه القائی در فرهنگ فارسی

منسوب به القائ الکتریسته القائی

جملاتی از کاربرد کلمه القائی

به همین دلیل گاهی اوقات به جای عبارت «القائیدگی» از «مغناطش» استفاده می‌شود. برای ایجاد مغناطش‌های بزرگ، باید از موادی استفاده شود که تراوایی مغناطیسی بالایی داشته باشند.