افت و خیز

معنی کلمه افت و خیز در لغت نامه دهخدا

افت و خیز. [ اُ ت ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) عبارت است از حالت بین بین شتافتن و آهسته رفتن. ( آنندراج ) ( بهار عجم ). || کنایه از نشیب و فراز و یک قرار نماندن. ( آنندراج ) ( بهار عجم ) :
ببین مدار مه و مهر و بیوفائی گل
ز دولتی مشو ایمن که افت و خیز ندارد.محسن تأثیر ( از آنندراج ).نفس بسینه اعدا ز هیبت کند
به افت و خیز تردد چو نبض منشاری.طالب آملی ( از بهار عجم ).

معنی کلمه افت و خیز در فرهنگ معین

(اُ تُ ) (اِمر. ) افتادن و برخاستن ، به آهستگی رفتن و شتافتن .

معنی کلمه افت و خیز در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - عمل افتادن و برخاستن . ۲ - افتادن و بر خاستن باهستگی رفتن و شتافتن .

معنی کلمه افت و خیز در فرهنگستان زبان و ادب

{fluctuation} [شیمی، فیزیک، مهندسی بسپار] انحراف هر کمیت از مقدار میانگین آن که معمولاً بین دو مقدارِ حدی کمینه و بیشینه تغییر می کند
{rise and fall} [حمل ونقل ریلی] مجموع ارتفاع سربالایی ها با تغییر شیب های متوالی در یک مسیر مشخص که نهایتاً به تراز اولیه بازمی گردد

معنی کلمه افت و خیز در ویکی واژه

افتادن و برخاستن، به آهستگی رفتن و شتافتن.

جملاتی از کاربرد کلمه افت و خیز

اولین نکته‌ای که باید دربارهٔ هیچکاک خاطرنشان کرد، افت و خیز در آثار اوست. این مسئله از این لحاظ حائز اهمیت فراوان است که مدافعان وی به تکرار دانش تکنیکی و موفقیت‌های تجاری او را ستایش می‌کنند. این‌که سود حاصل از فروش فیلم روانی جانشین این حقیقت نمی‌شود که هیچکاک چندین تلاش ناموفق هم داشته‌است. او در گفت‌وگو با کلود شابرول و فرانسوا تروفو گفته که تغییر رویه‌اش در فیلم‌سازی را با اولین فیلم آمریکایی خود یعنی ربه‌کا آغاز کرد و افزود فیلم سرگیجه و شمال از شمال غربی را در بین فیلم‌هایش بیشتر ترجیح می‌دهد.
در ادامه زندگی پر افت و خیز خود و به دلایل خاص و مشکلاتی که از «شرایط زندگی استاد» متأثر بود به استخدام نظام درآمد و در واحدهای مختلف تبلیغاتی، فرهنگی و اداری، بیش از هفتاد ماه در جبهه‌های جنگ ایران و عراق مشغول بود. در آن روزهای پر التهاب نیز لوازم خوشنویسی در کوله پشتی وی موجود بود تا در سنگر هم به تمرین خط بپردازد.
گهی باشد به سبزه افت و خیزم گهی باشد به ساغر گیر و دارم
در افت و خیز برده‌ام این راه را به سر کان بار بس گران و شتر بس حمام بود
موج خون با موج خون اندر ستیز درمیانش زورقی در افت و خیز
داستان این سریال دربارهٔ زندگی پرافت و خیز یک سرهنگ تبعیدی در دوران پهلوی است که از فرمان تیر تعدادی از مبارزان سرباز می‌زند. وقتی این خبر به مقامات بالاتر گزارش می‌شود، سرهنگ خلع درجه می‌شود و به زاهدان تبعید می‌شود. او بعد از ۲۵ سال سکونت در زاهدان با یک تاجر چای دوست می‌شود و علاوه بر آن در تجارت نیز با هم همکاری می‌کنند. او اهل بوشهر است و وابستگی‌هایی به رئیسعلی دلواری دارد. علاوه بر این سرهنگ که ذوق نویسندگی هم دارد، شروع به نوشتن رمانی با موضوع مشکلات اجتماعی می‌کند.