اسفناک

معنی کلمه اسفناک در لغت نامه دهخدا

اسف ناک. [ اَ س َ ] ( ص مرکب ) اسف آور. تأسّف آور. مایه تأسف.

معنی کلمه اسفناک در فرهنگ عمید

مایۀ اندوه و افسوس، اسف آور، اسف بار.

معنی کلمه اسفناک در فرهنگ فارسی

تاسف آور

جملاتی از کاربرد کلمه اسفناک

من درد و رنج بسیاری برای وضع اسفناک سیارهٔ زمین در خود احساس می‌کنم... و این آهنگ برای من [به معنای] «آواز زمین» است؛ چون فکر می‌کنم که طبیعت تلاش بی‌وقفه‌ای برای جبران خسارت‌های وارد شده به زمین که نتیجهٔ عدم مدیریت صحیح ماست می‌کند... و من از این اتفاق الهام گرفتم.
موضوع اسفناک‌تر این بود که از سال ۷۷ تا ۸۲ سوالات آزمون دستیاری به فروش رسیده بود و هر سؤالی را نیز تا ۳۰ میلیون تومان می‌فروختند لذا وقتی ما کار بررسی را انجام دادیم و به لطف خدا به نتیجه رسید یک پزشک که نام او را نمی‌دانم برای من نوشت که من دفترچه آزمون سال ۷۷ را خریداری کردم و از ۲۰۰ سؤال ۱۴۶ سؤال آن مارک شده بود یعنی اگر کسی هیچ سوادی هم نداشت تنها با یک خط‌کش متوجه می‌شد که گزینه درست کجاست و در این صورت در بهترین رشته قبول می‌شد؛ حال حساب کنید کسی که با تقلب وارد یک حوزه تخصصی شده چطور می‌خواهد این مسئله را جبران کند.
دولت اسراییل به دلیل آنچه سخنان «بسیار اسفناک و زننده» رئیس‌جمهور ایران نامیده، از جمهوری اسلامی به سازمان ملل متحد شکایت کرده‌است.
انجمن آثار ملی ایران طرحی برای ساخت آرامگاه تازه‌ای برای نادر شاه تهیه کرد که سال‌ها به اجرا در نیامد. در شانزدهم اسفند ۱۳۳۳ سید علی مؤید ثابتی سناتور خراسان در نطقی در مجلس سنا نسبت به «وضع اسفناک آرامگاه نادرشاه» هشدار داد که «با حال خراب افتاده» و از دولت خواستار توجه به آرامگاه و طرح انجمن آثار ملی شد.