ازواد
معنی کلمه ازواد در فرهنگ معین
معنی کلمه ازواد در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ازواد
آلوئهورا گیاهی بدون ساقه یا با ساقهای بسیار کوتاه است. این گیاه ۶۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر رشد میکند و از طریق پاگیاه تکثیر میشود. برگ آن نیزهای کلفت و گوشتی با لبههای دندانهدار سفید است و رنگ برگ، سبز تا خاکستری میباشد. گلهای آن در تابستان و بر روی سنبلهای میرویند که گاه تا ۹۰ سانتیمتر درازا دارد. گلهای آن آویخته و دارای کاسبرگهایی ۲–۳ سانتیمتری هستند. نامهای دیگر آلوئهورا عبارتند از: چادُروار، صبر سقوطری، آلوئهورا، صبر، صبر کموار، صبر زرد، ازوال، ازوادزرد خزانه، مقر، ایلوا، صبارا، آلوئه کوراسائو، آلوئه هندی، آلوئه بارباد، الوا، صباره، برمس، سولع، مقرا، چادروا و صعدنا.
دولت اَزَواد یا دولت مستقل ازواد (به عربی: دولة أزواد المستقلة)، (بربری: ⴰⵣⴰⵓⴷ) دولتی به رسمیت شناخته نشده در شمال آفریقا بود که از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ از کشور مالی بهطور یکجانبه توسط جنبش ملی آزادیبخش ازواد اعلام وجود کرده بود.
در تاریخ ۲۶ مه سال ۲۰۱۲ (۶ خرداد ۱۳۹۱) شورشیان قوم طوارق اعلام میکنند که با گروه اسلامگرای انصار دین بر سر ایجاد کشوری جدید در شمال مالی به توافق رسیدهاند. جنبش انصار دین و جنبش آزادیبخش ملی ازواد در شهر گائو تأیید کردند که دست به تشکیل شورای موقت حکومت اسلامی ازواد زدهاند. به همین منظور نیز توافقنامهای میان این دو گروه به امضا رسید. در بیانیهای که این دو گروه منتشر کردند، آمدهبود: «اسلام به عنوان دین رسمی و قرآن به عنوان منبع قانونگذاری پذیرفته شدهاست». گفته میشود که جنبش آزادیبخش ملی ازواد نخست مخالف پذیرش این موارد بوده، اما سرانجام با جنبش انصار دین بر سر این موضوعات کلیدی به توافق رسیدهاست.
مراازوادی سر گشتگی دل چون برون آرد؟ چسان رهبر شود آواره را آواره دیگر
نقلست که در ابتداء حال غلبات وجدی داشت که هیچکس را ازین حدیث مسلم نمیداشت تا چنان شده بود که پیوسته میگفتی بارخدایا مرا بکاء برگی بخش و مرا در کار موری کن و در مناجات میگفتی که مرا رسوا مکن که بسی لافها زدهام تو بر سر منبر با این چنین گناه کار تو و اگر رسوام خواهی کرد باری در پیش این مجلسیان رسوام مکن مرا همچنان در مرقع صوفیان رها کن و رکوه و عصایی بدستم ده که من شیوه صوفیان دوست میدارم آنگاه مرا با عصا و رکوه و مرقع بوادیی ازوادیهای دوزخ در ده که تا من ابدالابد خونابهٔ فراق تو میخورم و در آن وادی نوحه تو میکنم و بر سرنگونساری خویش میگریم و ماتم بازماندگی خویش میدارم تا باری اگر قرب توم نبود نوحهٔ توم بود.
فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَیْنَ أَسْفارِنا قرأ ابن کثیر و ابو عمرو: بعد بین اسفارنا ای اجعل بیننا و بین الشام فلوات و مفاوز لنرکب فیها الرواحل و نتزوّد الازواد فعجّل اللَّه لهم الاجابة. روایت هشام از قرّاء شام و یعقوب ربنا برفع خوانند و باعد بر خبر، و معنی آنست که: راهی چنان آبادان داشتند و منزلها چنان نزدیک و نیکو بطر گرفت ایشان را در ان نعمت و ناسپاسی کردند و آن راه چنان نزدیک و آبادان بدور داشتند گفتند: خداوند ما دورادور دور کرد سفرهای ما. وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ بالکفر و الطغیان و العصیان. فَجَعَلْناهُمْ أَحادِیثَ عظة و عبرة یتمثّل بهم. وَ مَزَّقْناهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ کانوا قبائل ولدهم سبا فتفرّقوا فی البلاد وقع بارض الیمن منهم اشعر و کنده و انمار و هم بجیلة و مذحج و حمیر و وقع ازد بعمان و وقع خزاعة بمکة و اوس و خزرج بیثرب و وقع لخم و جذام و غسان و کلب بالشام و کذلک عاملة وقعت بالشام.