اتالیق

معنی کلمه اتالیق در لغت نامه دهخدا

اتالیق. [ اَ ] ( ترکی ، اِ مرکب ) ( ترکی : اَلیک ) شوهر مادر. || قائم مقام پدر. لالا. مؤدب. محافظ.

معنی کلمه اتالیق در فرهنگ معین

( اَ ) [ تر. ] (اِ. ) ۱ - شوهر مادر، قائم مقام پدر. ۲ - لالا، لله ، مؤدب . ۳ - نگهبان ، حامی ، حافظ . ۴ - منصبی در عهد صفویه .

معنی کلمه اتالیق در فرهنگ عمید

مربی، للـه، نگهبان، محافظ.

معنی کلمه اتالیق در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - شوهر مادر قایم مقام پدر. ۲ - لالا لله موئ دب . ۳ - نگهبان حامی حافظ . ۴ - منصبی در عهد صفویه

معنی کلمه اتالیق در ویکی واژه

(قدیم): شوهر مادر، قائم مقام پدر.
لالا، لله، مؤدب.
نگهبان، حامی، حافظ.
منصبی در عهد صفویه.

جملاتی از کاربرد کلمه اتالیق

یکی را گذشته اتالیق پدر به پروانچی دیگری معتبر
این دو فرمانروا به این سازش رسیدند که ابوالفیض در جایگاه پادشاه ترکستان پذیرفته شد، نادرشاه دختر ابوالفیض را به همسری گرفت و محمدحکیم‌خان، فرماندار شبه مستقل نخشب، به جایگاه اتالیق گماشته شد. هنگامی‌که نادرشاه ابوالفیض را شکست داد، خانات بخارا فقط به نام فرمانروایی می‌كرد. سمرقند، حصار و شهرسبز دهه‌ها پیش از این، عملاً استقلال داشتند. نادرشاه به اقتصاد بخارا کمکی نکرد و اندوخته‌های بخارا را نیز برای لشکرکشی‌های جنگی خود به پایان رساند. ابوالفیض این را فرصتی برای زدودن هماوردهای سیاسی خود می‌دید و به نادرشاه پیشنهاد کرد که رهبران تبارهایی را که از دید سیاسی برای ابوالفیض دردسرساز بودند، به کار بگیرد.
امامقل اتالیق ز سوی دگر پی تقویت گرم شد چون شرر