اتالیق
معنی کلمه اتالیق در فرهنگ معین
معنی کلمه اتالیق در فرهنگ عمید
معنی کلمه اتالیق در فرهنگ فارسی
معنی کلمه اتالیق در ویکی واژه
لالا، لله، مؤدب.
نگهبان، حامی، حافظ.
منصبی در عهد صفویه.
جملاتی از کاربرد کلمه اتالیق
یکی را گذشته اتالیق پدر به پروانچی دیگری معتبر
این دو فرمانروا به این سازش رسیدند که ابوالفیض در جایگاه پادشاه ترکستان پذیرفته شد، نادرشاه دختر ابوالفیض را به همسری گرفت و محمدحکیمخان، فرماندار شبه مستقل نخشب، به جایگاه اتالیق گماشته شد. هنگامیکه نادرشاه ابوالفیض را شکست داد، خانات بخارا فقط به نام فرمانروایی میكرد. سمرقند، حصار و شهرسبز دههها پیش از این، عملاً استقلال داشتند. نادرشاه به اقتصاد بخارا کمکی نکرد و اندوختههای بخارا را نیز برای لشکرکشیهای جنگی خود به پایان رساند. ابوالفیض این را فرصتی برای زدودن هماوردهای سیاسی خود میدید و به نادرشاه پیشنهاد کرد که رهبران تبارهایی را که از دید سیاسی برای ابوالفیض دردسرساز بودند، به کار بگیرد.
امامقل اتالیق ز سوی دگر پی تقویت گرم شد چون شرر