معنی کلمه آویزه بند در لغت نامه دهخدا ( آویزه بند ) آویزه بند. [ زَ / زِ ب َ ] ( نف مرکب ) آویزه بندنده. آویزه بسته : چو گوش خدیو از لاَّلی پندشد از روی اخلاص آویزه بند.هاتفی.|| ( اِ مرکب ) بندی که رویان ( جنین ) دانه را بجفت متصل کند. ( فرهنگستان ).
معنی کلمه آویزه بند در فرهنگ فارسی ( آویزه بند ) ۱ - ( صفت ) آنکه آویزه بندد آویزه بسته . ۲ - ( اسم ) بندی که جنین دانه را بجفت متصل کند بند ناف .
جملاتی از کاربرد کلمه آویزه بند چه شکل است این که می آید سمند ناز بر کرده هزاران جان و دل آویزه بند کمر کرده تن که آزرده تیغ ستمش بود بماند جان که آویزه بند کمرش بود برفت