آنسه

معنی کلمه آنسه در لغت نامه دهخدا

( آنسه ) آنسه. [ ن ِ س َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث آنِس. زنی نیکوحدیث. طیّبةالنفس. ج ، اَوانِس. || در تداول عربی امروز، به معنی دخترخانم ، بانوچه بکار است.
( انسة ) انسة. [ اَ ن َ س َ ] ( ع مص ) اَنَس. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از ناظم الاطباء ). رجوع به انس ( مص ) شود. || ( اِمص ) بی پژمانی و الفت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه آنسه در فرهنگ معین

( آنسه ) [ ع . آنسة ] (اِفا. ) مؤنث آنس ، زن نیکو، خانم . ج . اوانس ، آنسات .

معنی کلمه آنسه در فرهنگ فارسی

( آنسه ) ( اسم ) ۱ - موئ نث آنس ۲ - زن نیکو خانم جمع : اوانس آنسات .
مونث آنس، زن پاکیزه خو، به معنی دخترخانم هم گویند
انس . بی پژمانی و الفت

معنی کلمه آنسه در فرهنگ اسم ها

اسم: آنسه (دختر) (عربی) (تلفظ: ānese) (فارسی: آنِسه) (انگلیسی: anese)
معنی: زن نیکو، دختر خانم، زن نیکو زبان، انس گیرنده، همنشین نیکو، ( مؤنث آنس )، مانوس، خو گیرنده

معنی کلمه آنسه در ویکی واژه

مؤنث آنس، زن نیکو، خانم.
اوانس، آنسات.

جملاتی از کاربرد کلمه آنسه

بیکدم مسوز آنسهی سرو را که قدش بچل روز پیراستی
شهر کلمبوس، اوهایو خواهرخواندهٔ آنسه-برتران هست.
کرد آنسه شعبه، نقطۀ توحید را دو نیم وز شش جهت فغان بسپهر برین رسید
بخش آنسه لا ریه ۶٬۰۷۱ نفر جمعیت دارد.