آفازی
معنی کلمه آفازی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه آفازی
تروسو نقش مهمی در ابداع درمانهای جدید برای خروسک، آمفیزم، پلورزی، گواتر و مالاریا داشت. او نخستین کسی بود که در کشور فرانسه، تراکستومی انجام داد. او ابداعکنندهٔ واژه «آفازیا» بود و در نامگذاری نامهای بیماری آدیسون و لنفوم هاجکین هم نقش داشت. وی همچنین مخترع «گشادکنندهٔ تراکئال تروسو» است که نوعی فورسپس، جهت دسترسی آسان به روزنه هوایی تراکستومی است.
پلازا در ۲۰ سالگی در پی یک سکته مغزی، دچار فلج موقت و آفازی موقت میشود؛ به علاوه، در حین فیلمبرداری سر صحنه پارکها و تفریحات، دچار یک حمله ایسکمی گذرا شدهاست.
هر بیماری و آسیبی، مانند ضربه مغزی یا زوال عقل، که باعث مرگ سلولهای مغزی شود بسته به محل وقوع، میتواند ایجادگر انواع مختلفی از آفازی (زبانپریشی) باشد. هنگامی که جریان خون یا جریان اکسیژن به قسمت خاصی از مغز متوقف یا کاهش مییابد، سلولهای مغزی میمیرند. وضعیتهایی که در آن آفازی صورت میگیرد شامل موراد زیر است:
زبانپریشی بیانی به نامهای دیگری همچون آفازی بروکا، آفازی بیانی، آفازی غیر سلیس نیز شناخته میشود.
فرد مبتلا به این بیماری تا حدودی آنچه گفته میشود را درک میکند، اما نمیتوانید روان صحبت کند زیرا مغز آنها در برقراری ارتباط مؤثر با تمام ماهیچههای مورد نیاز برای تشکیل کلمات مشکل دارد. این آفازی میتواند سبب ایجاد افسردگی نیز شود، زیرا فرد مبتلا میداند چه میخواهید بگوید، اما نمیتواند کلمات را آنطور که میخواهد از دهان خود خارج کند.