آشوردن

معنی کلمه آشوردن در لغت نامه دهخدا

( آشوردن ) آشوردن. [ دَ ] ( مص ) آشوریدن. شورانیدن. درهم کردن. بر هم زدن. زبرزیر کردن. || آمیختن. مزج. || تخمیر. خمیر کردن. سرشتن. || آشفتن خواب کسی را، او رابدخواب کردن : مرا دل نیامد که ایشان را بیدار کنم و خواب بر ایشان بیاشورم. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ). و رجوع به آشور و دویت آشور و تنورآشور شود.

معنی کلمه آشوردن در فرهنگ معین

( آشوردن ) (دَ ) (مص م . ) ۱ - زیر و زبر کردن ، برهم زدن . ۲ - آمیختن . ۳ - خمیر کردن .

معنی کلمه آشوردن در فرهنگ عمید

( آشوردن ) ۱. درهم کردن، برهم زدن، زیرورو کردن، شورانیدن.
۲. درهم ریختن، آمیختن، سرشتن.

معنی کلمه آشوردن در فرهنگ فارسی

( آشوردن ) ( مصدر ) ( آشورد خواهد آشورد بیاشور آشورنده آشوریده ) ۱ - شورانیدن در هم کردن برهم زدن زیر و زبر کردن . ۲ - آمیختن مزج کردن . ۳ - خمیر کردن تخمیر سرشتن . ۴ - آشفتن خواب کسی را بهم زدن خواب کسی .
شورانیدن

معنی کلمه آشوردن در ویکی واژه

/آشوردَن/
(قدیم): بن مضارع آشور؛ بر هم زدن، زیر و رو کردن. آنجا که زر پنهان کرده بود، مردی را دید که آن خاک می‌آشورد. «محمدبن‌منور»
زیر و زبر کردن، برهم زدن. آمیختن. خمیر کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه آشوردن

کلمه آشوره از کلمه فارسی آشوردن به‌معنی «بهم زدن» ریشه می‌گیرد. در سنت ترکی، این غذا بیشتر در تاریخ ۱۰ محرم یا بعد از ۱۰ محرم در تقویم قمری تهیه می‌شود. نه تنها اعتقاد اسلامی، بلکه اعتقادات ماقبل اسلام نیز مربوط به برخی از داستانهای اقوام سامی به ماه محرم نیز مرتبط هستند.