آسان شدن

معنی کلمه آسان شدن در فرهنگ فارسی

( آسان شدن ) ( مصدر ) سهل شدن آسان گردیدن تیسر.

معنی کلمه آسان شدن در ویکی واژه

آسان‌شدن
راحت و سهل شدن. از زمانی که این خیابان را آسفالت کرده‌اند، رفت و آمد خیلی آسان شده.

جملاتی از کاربرد کلمه آسان شدن

ب:قیچی ترکی: این قیچی از لحاظ ظاهر شبیه به قیچی‌های معمولی و خانگی است با این تفاوت که تیغه‌ها و دسته‌های قیچی در دو سطح متفاوت قرار دارند. در قیچی نوع تبریزی دسته‌ها در سطحی بالاتر و با زاویه‌ای مختصر نسبت به تیغه‌ها قرار دارند. این انحنا موجب آسان شدن کار می‌شود.
ذره ای بودم چو خور آسان شدن اقلیم گیر وین مقام از مهر سلطان خراسان یافتم
همه بر جاه همی ترسم و بر جان که مباد جاه و جانی که تن آسان شدنم نگذارند
می‌توانی از ره آسان شدن بر آسمان راست باش و راست رو کانجا نباشد کاستی