آتش روشن کردن
معنی کلمه آتش روشن کردن در فرهنگ فارسی
افروختن آتش مجازا انگیختن فتنه و فساد
معنی کلمه آتش روشن کردن در ویکی واژه
(گفتگو): ایجاد آتش.
(مجاز): فتنه و آشوب برپا کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه آتش روشن کردن
در همین زمانها بود که او کنسرتوهای آشنای چهار فصل را نوشت. بنمایه الهام آنها شاید ییلاق پیرامون منتووا بوده باشد. این کنسرتوها جنبش نویی در ادراک موسیقی به وجود آوردند: در آنها او نهرهای روان، آواز پرندگان، واق واق سگها، وزوز حشرهها، چوپانهای جار زننده، تندبادها، رقاصهای مست، شبهای خاموش، چشماندازهای یخ زده، اسکی بازی کودکان بر روی یخ، و آتش روشن کردن را به نمایش گذاشتهاست.