زمین خوار

معنی کلمه زمین خوار در فرهنگ معین

( ~. خا ) (اِ. ) کسی که زمین های بایر و بی صاحب را از راه های نامشروع تصرف می کند و به دیگران می فروشد.

معنی کلمه زمین خوار در ویکی واژه

کسی که زمین‌های بایر و بی صاحب را از راه‌های نامشروع تصرف می‌کند و به دیگران می‌فروشد.

جملاتی از کاربرد کلمه زمین خوار

خود را به زمین خواری افکند در ورطه خاکساری افکند
گرم چو خاک زمین خوار می‌کنی سهلست چو خاک می‌کن و بر خاک سایه می‌انداز
جان فدا کرده و چون باد هوا گشته سبک دل به غم داده و چون خاک زمین خوار شده
دریاچه آرال از سال ۱۹۶۰ به بعد رو به خشکی رفت و نود درصد آن خشک شده‌است. دلیل این خشکی بیشتر این بوده که شوروی سابق مسیر دو رودخانهٔ سیحون و جیحون را به سمت بیابان‌ها تغییر می‌دهد تا آن اراضی را به زمین‌های کشاورزی تبدیل کند. از زمان هخامنشیان آسیای مرکزی را اورزمی یا خوارزمی می‌نامیدند که در پارسی نو به شکل خوارزم (زمین خوار و پست و جلگه‌ای) درآمد. نام این دریاچه در طول تاریخ دریاچه خوارزم یا دریاچه وخش بوده‌است ولی از زمانی که آسیای مرکزی به دست مغول‌ها و روس‌ها افتاد نام غیراصیل آرال جایگزین نام تاریخی خوارزم شد. دو رود تاریخی این سرزمین هم رود وخش و رود یخشاارته بود که از سده ۱۶ به بعد به نام‌های آمودریا و سیردریا جعل شد.
کنار پرگل و روی چو ماهت چه شد چون در زمین خوار رفتی
خدنگ تو چون شد روان در مصاف چو خاک زمین خوار گردد روان
ز گنج شهنشاه برداشتی وگرنه زمین خوار بگذاشتی
ارْجِعْ إِلَیْهِمْ بازگرد بایشان فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ حقّا و حقّا که بایشان سپاهی آریم لا قِبَلَ لَهُمْ بِها که بآن بر نیایند و طاقت آن ندارند وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً و ایشان را بیرون آریم از آن زمین خوار وَ هُمْ صاغِرُونَ (۳۷) و ایشان را کم آورده و بی‌آب.
شدم چو خاک زمین خوار و روی آنم نیست که از جفای تو دستی بر آسمان دارم
معاون اوقافی، حقوقی و امور مجلس سازمان اوقاف و امور خیریه با بیان اینکه اخیراً برخی صحبت‌ها در خصوص زمین‌خوار بودن اوقاف مطرح شده است، گفت: لازم است بگوییم اوقاف زمین‌دار بزرگ است و با وجود این همه زمین نیازی به زمین خواری ندارد و برخی با این اظهارنظرها به دنبال سیاه‌نمایی علیه اوقاف هستند و باید دید چه سودی از این سیاه‌نمایی می‌برند؟
اردوان خوارزمی یا ارْتَو خوازمی، یکی از شاهان خوارزمی بود که در پایان سدهٔ نخست میلادی و شاید همچنین در آغاز سده دوم میلادی، بر سرزمین خوارزم فرمان راند. او دومین شاه از یک سلسله پادشاهی بدون نام در خوارزم بود که بدست شاه پیشینش بنیان نهاده شده بود. نام آن پادشاه دانسته نیست. اردوان در دوران پادشاهی خود شهری تازه ساخت و آن را پایتخت خویش ساخت.