تفویض اختیار

معنی کلمه تفویض اختیار در فرهنگستان زبان و ادب

{delegation of authority} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] واگذاری مسئولیت تصمیم گیری به مقام زیردست

معنی کلمه تفویض اختیار در دانشنامه آزاد فارسی

تَفویض اختیار (enabling act)
واگذاری حکم قانونی به شخص یا مؤسسه ای با دادن قدرت یا اختیار انجام کارهای خاص. شاید معروف ترین نمونۀ قانون تفویض اختیار، قانونی باشد که در مارس ۱۹۳۳ به تصویب رایشستاگ و رایشسرات در آلمان رسید. این قانون به کابینۀ هیتلر تا آوریل ۱۹۳۷ قدرت اِعمال دیکتاتوری بخشید و به حکومت پارلمانی در آلمان تا ۱۹۵۰ عملاً پایان داد. این قانون با اعطای اختیارات دیکتاتوری به دولت، دیکتاتوری نازی را تثبیت کرد. در ایران، پس از قیام ملی ۳۰ تیر ۱۳۳۱، دکتر محمد مصدق، از قانون تفویض اختیارات برخوردار شد.

معنی کلمه تفویض اختیار در ویکی واژه

واگذاری مسئولیت تصمیم‌گیری به مقام زیردست.

جملاتی از کاربرد کلمه تفویض اختیار

هیتلر بسیار مراقب بود به دیکتاتوری خود رنگ و بوی قانونی بدهد. بسیاری از فرمان‌های او برپایه فرمان آتش رایشستاگ و بند ۴۸ از قانون اساسی وایمار صادر می‌شدند. رایشستاگ قانون تفویض اختیارات دو مرتبه دیگر و هر بار برای یک دوره ۴ ساله تمدید کرد. علی‌رغم اینکه هنوز انتخابات جهت گزینش نمایندگان رایشستاگ برگزار می‌شد (در ۱۹۳۳، ۱۹۳۶ و ۱۹۳۸)، اما رای‌دهندگان هر بار با از فهرستی از نازی‌ها یا «مهمانان» طرفدار نازی‌ها روبرو می‌شدند که همیشه بیش از ۹۰٪ آرا را مال خود می‌کردند. این انتخابات‌ها در فضایی مخفیانه انجام نمی‌شدند، بلکه نازی‌ها همه کسانی را که رای نمی‌دادند یا به خود جرئت رای مخالف به صندوق انداختن می‌دادند را به انتقام سخت تهدید می‌کردند.