شخسار

معنی کلمه شخسار در لغت نامه دهخدا

شخسار. [ ش َ ] ( اِ مرکب ) زمین سخت و محکمی را گویند که در دامن کوهها واقع است. ( برهان قاطع ) :
بکردار سریشمهای ماهی
همی برخاست از شخسارها گل.منوچهری. || مخفف شاخسار که جای بسیاری و انبوهی درختان باشد. ( برهان ) :
جبرئیل کرمی سدره مقام و وطنت
همچو مرغان زمین بر سر شخسار مرو.مولوی.

معنی کلمه شخسار در فرهنگ معین

(شَ ) (اِمر. ) ۱ - جای انبوه از درختان . ۲ - سنگلاخ .

معنی کلمه شخسار در فرهنگ عمید

۱. شاخۀ درخت.
۲. قسمت بالای درخت که پرشاخ وبال باشد.
۱. زمین سخت و ناهموار.
۲. زمین سخت در دامن کوه، سنگلاخ.

معنی کلمه شخسار در فرهنگ فارسی

شاخسار، شاخه درخت، قسمت بالای درخت که پرشاخ باشد
۱ - جای انبوه از درختان شاخسار . ۲ - زمین سخت و ناهمواره در دامنه کوه سنگلاخ .

معنی کلمه شخسار در ویکی واژه

جای انبوه از درختان.
سنگلاخ.

جملاتی از کاربرد کلمه شخسار

جبرئیل کرمی سدره مقام و وطنت همچو مرغان زمین بر سر شخسار مرو
بکردار سریشمهای ماهی همی‌برخاست از شخسارها گل
شخسار آنچنان شد کاندر گل اسب و سوار ماندی تا آرنگ