شتابناک

معنی کلمه شتابناک در لغت نامه دهخدا

شتابناک. [ ش ِ ] ( ص مرکب ) پرشتاب. عجلان.

معنی کلمه شتابناک در فرهنگ فارسی

پر شتاب عجلان

جملاتی از کاربرد کلمه شتابناک

ابراهیم بن سعید مَنوفی (؟ -۱۷۸۱) شاعر، سفیر به هند، کاتب و پزشک عربستانی در سدهٔ دوازدهم هجری/هجدهم میلادی بود. به اکراه متولی فتوا شد. او را دارای ذهنی آماده و شتابناک وصف کرده‌اند که هیچ‌گاه در نگارش و خوانش اشتباه نمی‌کرد. السبع السنابل فی مدح سید الأواخر و الأوائل از شعرهای مدح او دربارهٔ پیامبر اسلام است و همچنین رساله‌ای در پزشکی نگاشت.