شتابزده. [ ش ِ زَدَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) مقابل بسته کار. دستپاچه. عجول : طاهر مستوفی را گفت او از همه شایسته تر است اما بسته کار است و من شتابزده در خشم شوم ، دست وپای او از کار بشود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 373 ). عرق به برگ گلت میدود شتابزده نگاه گرم که این نقش را به آب زده.صائب.|| گستاخ و تند و متهور. || بی فکر. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه شتاب زده در فرهنگ عمید
عجول، تند، باشتاب، ویژگی کسی که باشتاب و عجله کاری انجام می دهد، شتاب آلود، شتاب خورده، شتاب کار.
شتاب زده (فیلم ۱۹۷۷). شتابزده فیلم فرانسوی ساخته شده ادوار مولینارو در سال ۱۹۷۷ است. در این فیلم بازیگران مشهوری مانند آلن دلون و میری دارک بازی کرده اند. یک فروشنده عتیقه جات چهل و خرده ای ساله به نام پیر نواکس یک مرد شتابزده در هر جنبه زندگیش است. یک خانه بزرگ در یک استان خریده است که در زیر آن بقایای یک عمارت رومی است. او هیچ زمانی را برای حفاری در اطراف این گنج گمشده هدر نمی دهد. طرح ها و برنامه های پیر تهدید می شوند، اولین بار توسط شهردار شهر که در شرف تصویب اجازه ساخت یک مُتل درمنطقه است و سپس توسط ادویج، دختر صاحب قبلی خانه هنگامی که مشروعیت فروش خانه راسوال می کند و نواکس در پاسخ، به او پییشنهاد ازدواج می دهد. در طی فیلم می بینیم که مشکلات یکی پس از دیگری فرا می رسند.
جملاتی از کاربرد کلمه شتاب زده
چنان به پایه دولت شدم شتاب زده که چند بار سرم در مقام پا افتاد