شباهنگام. [ ش َ هََ / هَِ ]( اِ مرکب ، ق مرکب ) شبان هنگام. وقت شب. عشاء. ( مقدمه التفهیم ص قسط ). در شب. هنگام و وقت شب. ( ناظم الاطباء ) : شباهنگام نو پدید آید به اول ماه. ( التفهیم ). پدید آیند به مغرب شباهنگام. ( التفهیم ). شباهنگام کآهوی ختن کرد ز ناف مشک خود خور را رسن کرد.نظامی.شباهنگام کز صحرای اندوه رسیدی آفتابش بر سر کوه.نظامی.شباهنگام کاین عنقای فرتوت شکم پر کرد از این یکدانه یاقوت.نظامی.
معنی کلمه شباهنگام در فرهنگ عمید
هنگام شب، وقت شب، شبانگاه، شبان هنگام.
معنی کلمه شباهنگام در فرهنگ فارسی
شبان هنگام وقت شب عشائ .
معنی کلمه شباهنگام در ویکی واژه
الگو:fa-adv هنگام شب ترا من چشم در راهم. شباهنگام، که میگیرند در شاخِ «تلاجن» سایهها رنگِ سیاهی وزآن دلخستگانت راست اندوهی فراهم شباهنگام. در آن دم که بر جا درهها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گَرَم یاد آوری یا نه من از یادت نمیکاهم ترا من چشم در راهم. ―نیما یوشیج، شهرام ناظری
جملاتی از کاربرد کلمه شباهنگام
شباهنگام کان ترک پری روی ربود از صحن میدان فلک، گوی
شباهنگام کان آهوی غماز برفت از دیده با صد عشوه و ناز
سالها پیش در بیان خاطرهای گفته بود هشت-نُه ساله بوده که یکی از همکلاسیهای او از هوشنگ ابتهاج و دو نفر دیگر میخواهد نام خودشان و نام مادر و نه پدرشان را روی یک برگ کاغذ بنویسند تا شباهنگام نزد پدر برد و آیندهٔ آنان را پیشگویی کند.
همچنین «شب» مضمون اصلی بسیاری از شعرهای نیما یوشیج است و عنوان یا آغاز برخی از شعرهای او با «شب» شکل میگیرد که از آن جمله میتوان به مواردی مثل «هست شب»، «شب است»، «هنوز از شب»، «در شب سرد زمستانی»، «بر فراز شب»، «شب قرق» و «در نخستین ساعت شب» اشاره کرد. شعرهای دیگری نیز هستند که بدون عنوان «شب»، مضمون شب و تیرگی را نشان میدهند یا موضوع و رویداد آنها در شب است، مثل «تو را من چشم در راهم شباهنگام»، «تا صبحدمان ...»، «آنکه میگرید» و همچنین شعرهای «مرغ آمین»، «مهتاب»، «کار شبپا» و «پادشاه فتح».
شباهنگام کاین عنقای فرتوت شکم پر کرد ازین یک دانه یاقوت