شب پوی

معنی کلمه شب پوی در لغت نامه دهخدا

شب پوی. [ ش َ ] ( نف مرکب ) شبرو. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). شبرو. آنکه در شب رود. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ مرکب ) آواز پای را گویند در نهایت آهستگی و خفت. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه شب پوی در فرهنگ معین

( ~ . ) ۱ - (ص فا. ) شبرو. ۲ - (اِمر. ) صدای آرام پا.

معنی کلمه شب پوی در فرهنگ عمید

رونده درشب، شب رو.

معنی کلمه شب پوی در فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) شبرو . ۲ - آواز پای در نهایت آهستگی و خفت .

معنی کلمه شب پوی در ویکی واژه

شبرو.
صدای آرام پا.

جملاتی از کاربرد کلمه شب پوی

من دولت بیدارم، کز بهر سحر خیزان در ظلمت شب پویم، با نور نهار آیم
بندگانت به روز و شب پویان همه از تو ترا شده جویان