شاه هندوستان

معنی کلمه شاه هندوستان در ویکی واژه

شاه‌هندوستان
از شخص معینی در شاهنامه دوران ولیعهدی گشتاسپ یاد نمی‌شود، اگر با استنتاج‌های تاریخ زمان و مکان حدس زده شود احتمالا منظور یکی از فراعنه مصر است. کنون افسر شاه هندوستان/ بپوشی، نباشیم همداستان «فردوسی»

جملاتی از کاربرد کلمه شاه هندوستان

به نخچیر شد شاه بهرام گرد شهنشاه هندوستان را ببرد
اولین راکت‌ها توسط اکبرشاه پادشاه هندوستان در ۱۵۲۶ میلادی در جنگ سمبال در برابر دشمانی که از فیل‌های جنگی استفاده می‌کردند، بکار گرفته شدند. این‌ها در واقع اولین راکت‌های به شکل امروزی بودند که دارای بدنه ساخته شده از استوانه فولادی بودند.
غرض، در خدمت اکبرشاه و جهانگیر پادشاه هندوستان به غایت معتبر بود. بعد از فوت شاه عباس که از عمر حکیم یک صد و پنجاه سال گذشته بود، به ایران مراجعت نموده. از اوست:
سخن دارد از شاه هندوستان همان کشور هند و جادوستان
اسمش محمد، لقبش داراشکوه، پسر بزرگ و ولیعهد شاه جهان پادشاه هندوستان بوده. بالاخره اورنگ زیب برادر کوچک وی برو خروج کرده، پس از استیلا او را به قتل آورده. اگرچه سلطان و سلطان زاده بوده، اما تحصیل مقامات عرفانیه می‌نمود. با سعیدای سرمد دوستی داشت و با ملاشاه بدخشانی ارادت و اخلاص می‌ورزید و چون سلسلهٔ ملاشاه و میان شاه میرلاهوری به طریقهٔ قادریه منسوب بود، قادری تخلص می‌نمود. رساله‌ای در توحید شطحیات اهل یقین مرقوم آورده، آن را حسنات العارفین نام کرده. سفینة الاولیا نیز از مؤلفات اوست. به هر صورت گاهی به نظم مبادرت می‌فرمود و این دو بیت و قطعه و رباعیات از نتایج طبع اوست:
برآن تخت بر شاه هندوستان نظاره کنان لشکر سیستان
آداب الحرب و الشجاعه یا به‌اختصار آداب‌الحرب کتابی‌است از محمد بن منصور بن سعید ملقب به مبارکشاه که در نیمه اول قرن هفتم هجری نوشته شده‌است. مبارکشاه که این اثر را به نام سلطان شمس‌الدین ایلتتمش پادشاه هندوستان نوشته‌است در سبب تألیف کتاب چنین آورده‌است:
کنون افسر شاه هندوستان بپوشی نباشیم همداستان
بگفتند با شاه هندوستان که زال آمد از شهر زابلستان