شاه بالا

معنی کلمه شاه بالا در لغت نامه دهخدا

شاه بالا. ( اِ مرکب ) مأخوذ از شاه بمعنی داماد و بالا بمعنی همدوش. ( از فرهنگ نظام ). بمعنی همدوش است و به ترکی ساقدوش خوانند و آن شخصی باشد که بقدو بالا و سن و سال موافق باشد با قد و بالا و سن و سال کسی که او را داماد میکنند و او را نیز مانند داماد آراسته کرده همراه داماد بخانه عروس برند. ( برهان قاطع ). شه بالا. شه باله. ( برهان قاطع ). کسی که بقد و بالای داماد باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
در شادی خضرخان والا
شادی خان است شاه بالا.امیرخسرو ( از فرهنگ نظام ).

معنی کلمه شاه بالا در فرهنگ معین

(اِمر. ) ساق دوش .

معنی کلمه شاه بالا در فرهنگ عمید

جوانی هم بالا و همسال داماد که شب عروسی دوش به دوش داماد حرکت می کند، ساق دوش.

معنی کلمه شاه بالا در فرهنگ فارسی

جوانی هم سن و هم قد داماد که شب عروسی دوش بدوش داماد حرکت میکند ساق دوش .

معنی کلمه شاه بالا در ویکی واژه

ساق دوش.

جملاتی از کاربرد کلمه شاه بالا

بگفت این و بگشاد تیری زشست سوی خرگه شاه بالا و پست
طی دورۀ ۱۳۷۵-۱۳۸۵ استان کرمانشاه بالاترین سطح منفی میزان خالص مهاجرت در درون کشور را در میان استان‌های ایران دارا بوده‌است. در دورۀ ۱۳۸۵-۱۳۹۰ نیز استان کرمانشاه پس از استان لرستان بالاترین میزان خالص مهاجرت منفی در درون کشور را داشته‌است. در بازۀ ۱۳۹۰-۱۳۹۵ نیز که مهاجرت همچنان روند صعودی داشته نیز کرمانشاه پس از استان‌های لرستان، چهارمحال‌وبختیاری، ایلام و همدان در میان استان‌های ایران در رتبۀ پنجم به لحاظ بالاترین خالص مهاجرت منفی قرار داشته‌است.
و چون ورای خود دلربایی و جان فزایی را دید از خود به دوست هجرت کرد، و قرآن مجید می‌گوید: والذین جاهدوا فینالنهدینهم سبلنا، معاذالله، معاذالله غلط کردم، چه موت و فوت، مردی که در راه دوست جان را هدف تیر بلا کند بخود مرده و بدو زنده باشد، گاه تیغ محنت از بیرون گلشن پاره‌پاره کند چون حمزه؛ و گاه آتش محبت از درون دلش شاخ شاه بالا آید چون سلمان. آنکه زخم ظاهر خورد قتل شهیدا و انکه زخم باطن خورد اشارت کند مات شهیدا صد فتحش روی دهد، مایهٔ حیات در کنار مرگ غلتد. تا آب در خاک باشد، و گوهر در سنگ، سید کاینات صلی‌الله علیه وآله علی را علیه‌السلام این کیمیاگری تعلیم کرد: که یا علی! احرص علی‌الموت توهب لک الحیوة، عزیزان در این مقام نفس را فدای روح کنند و از وجود دل سرد کنند، و با خود این منادی کنند که فتمنوا الموت ان کنتم صادقین.
ارتش ساسانی لشکریان و سپاهیان محافظ شاه و کشور در زمان حکومت ساسانیان بر ایران بودند. پس از شکست اردوان پنجم اشکانی از اردشیر یکم ساسانی که علیه او شوریده بود حکومت ساسانی در ایران مستقر شد. سیستم نظامی‌گری ساسانیان با اشکانیان متفاوت بود و قشون سواره و چریکی اشکانی که به صورت پراکنده مبارزه می‌کردند جای خود را به سپاه منظم و قانونمند ساسانی سپرد. این ارتش جنگ‌های زیادی با هپتالیان و رومیان و اعراب نمود. ارتشتاران و نظامیان دومین طبقه از طبقات اجتماعی دوران ساسانی بودند و هزینه و دستمزد آن‌ها از خزانه شاهی ایران پرداخت می‌شد. شاه بالاترین مقام نظامی بود.
چو داماد انوشه عروسش بیوک شبین شاه بالا کرایه سلاک
مرا شاه بالایِ خواجه نشانده است از آن خواجه آزرده برخاست از جا
شاه بالای سر کبوتر او چون سلیمان و مرغ بر سر او
بفرما بدانسو که او باربست بتازم من ای شاه بالا و پست