شانه کاری. [ ن َ / ن ِ ] ( حامص مرکب ) کنایه از درآویختن به کسی باشد یعنی با آن شخص در مقام زد و خورد درآید. ( برهان قاطع ). درآویختن هر چیز عموماً و درآویختن با کسی تا آن شخص در مقام زد و خورد آید خصوصاً. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) : کمال ار سر ندارد باتو زلفش مشو درهم که آن از شانه کاری است.کمال اسماعیل ( از بهار عجم ).
معنی کلمه شانه کاری در فرهنگ معین
(نِ ) (حامص . ) درآویختن با کسی ، زد و خورد کردن .
معنی کلمه شانه کاری در فرهنگ فارسی
در آویختن با کسی زد و خورد کردن .
معنی کلمه شانه کاری در ویکی واژه
درآویختن با کسی، زد و خورد کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه شانه کاری
شانه کاری را شمارد از محاسن شیخ شهر جای آن دارد که گردد پیش رندان ریشخند
هرکه راچون شانه دردل زخم کاری بیشتر می کند زلف سخن راشانه کاری بیشتر
کمال ار سر در آرد با نو آن زلف مخور بازی که آن از شانه کاری است
راه کاری را ز روی شانه کاری ساز پاک پوستین را گر زخاک ره غباری بردلست