سوقات

معنی کلمه سوقات در لغت نامه دهخدا

سوقات. [ س َ / سُو ] ( ترکی - مغولی ، اِ ) سوغات :
شعرت آوردم بسوقات و بطنزم عقل گفت
نزد موسی تحفه آورده ست سحر سامری.ابن یمین.رجوع به سوغات شود.

معنی کلمه سوقات در فرهنگ فارسی

سوغات

جملاتی از کاربرد کلمه سوقات

همانا آن‌ خوشی‌ سوقات روح است که بخشندت به عنوان مکافات
سوقات جان و هدیه تن بر به ارمغان بر مقدم علی اسد الله کن نثار
چراکاین هر سه ذی روحند بی‌شک فرستد روحشان سوی تو سوقات
می‌رسی از راه و بهر ما صفا آورده‌ای از دیار حسن سوقات وفا آورده‌ای