سورچران

معنی کلمه سورچران در لغت نامه دهخدا

سورچران. [ چ َ ] ( نف مرکب ) ( تداول عامیانه ) آنکه بیشتر بمهمانیها رود از شکم پرستی. طفیل العرائس. سوری. ( یادداشت بخط مؤلف ). آنکه دایماً در فکر سور خوردن باشد. سوری. || مفت خور. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه سورچران در فرهنگ معین

(چَ ) (ص فا. ) مفت خور.

معنی کلمه سورچران در فرهنگ عمید

کسی که هرجا سور و مهمانی باشد بی دعوت برود و بیشتر اوقات بر سر سفرۀ دیگران غذا بخورد.

معنی کلمه سورچران در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه دایما در فکر سور خوردن باشد سوری . ۲ - مفت خور .

معنی کلمه سورچران در ویکی واژه

مفت خور.

جملاتی از کاربرد کلمه سورچران

سورچرانی را پرسیدند: یاران پیامبر(ص) به جنگ بدر چند تن بودند؟ گفت: سیصد تن و سیزده گرده ی نان.
سورچرانی پسر را گفت: ای پسرکم، اگر به مجلسی جایت تنگ بود، آن را که در کنار توست بگو، نکند جای شما را تنگ کرده باشیم؟ و او خواهد جنبید و جای تو باز خواهد شد.
سورچرانی گفت: برترین چوب ها سه چوب است: کشتی نوح، چوبدست موسی(ع) و میزی که بر آن غذا خورند.
تا بود عمامه بار دوش، گروهی سورچرانند و خرسوار علی‌جان