سوخاری

معنی کلمه سوخاری در لغت نامه دهخدا

سوخاری. [ س ُ ] ( روسی ، ص ، اِ ) سوخارین. نوعی نان خشک که از آرد سفید است ، نان سوخارین را قنادهاپزند و کمی شیرین است. ( یادداشت بخط مؤلف ). قسمی نان شیرینی خشک و سبک. بکسمات. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه سوخاری در فرهنگ معین

[ روس . ] (اِ. ) برشته .

معنی کلمه سوخاری در فرهنگ عمید

۱. برشته شده.
۲. (اسم ) نوعی نان خشک و برشته.

معنی کلمه سوخاری در فرهنگ فارسی

نوعی نان شیرینی خشک وسبک
( اسم ) قسمی نان شیرینی خشک و سبک بکسمات .

معنی کلمه سوخاری در ویکی واژه

برشته.

جملاتی از کاربرد کلمه سوخاری

تمام این کشورها ویژگی‌های مخصوص خود را دارند.اتریش به خاطر شنیتسل وینی – کتلت گوشت گوساله سوخاری که با تکه برشی از لیمو همراهی می‌شود، جمهوری چک به خاطر آبجوهای بلندآوازه اش در دنیا معروف هستند. آلمان به خاطر سوسیس‌هایش، مجارستان به خاطر گویاش شناخته شده هستند. اسلواکی به خاطر نوکی معروف است. اسلوونی به خاطر تأثیرپذیری از آشپزی آلمانی و ایتالیایی شناخته شده‌است. لهستان به خاطر پیروگی مشهور در دنیا که یک غذای پیوندی بین راویولی و امپانادا است. لیختن اشتاین و سوئیسی‌های آلمانی زبان به خاطر روستی و سوئیسی‌های فرانسوی زبان به خاطر فوندو و راکلت معروف هستند.