سوار شدن
معنی کلمه سوار شدن در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه سوار شدن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه سوار شدن
مردم روستا سوار شدند صاحب فر و اقتدار شدند
سید ابراهیم رئیسی ادعا کرد که «دشمنان میخواهند با سوار شدن بر موج مطالبات معیشتی و اقتصادی مردم، فتنه جدید درست کنند؛ اما مردم هوشیار هستند و ضمن اینکه مطالبات خود را مطرح میکنند اجازه سوء استفاده نخواهند داد.»
از عرب تا عجم سوار شدند سوی شیران کارزار شدند
پس از شکلگیری اولیه این روستا ظاهراً نام خاصی برای روستا تعیین نشده بود. اما پس از مدتی عروسی به این منطقه سفر میکند (عروس از خاندان نجیبزادگان بوده). در هنگام گشت و گذار خسته شده و به دنبال حیوانی برای سوار شدن میگردد. به زبان محلی (مازندرانی) درخواست اسب و .. بدین صورت بوده که «آروس مال خواست». این جمله سوم شخص در مورد این عروس در سایر مناطق میپیچد و این منطقه را «جایی که عروس، مال (اسب) خواست» مینامند؛ یعنی برای آدرس دادن میگفتند «عروس مال خواست» به زبان مازندرانی آروس مالخواست.
در این بیت فردوسی با توجه به آیین مرسوم و فراگیر سوار شدن بر مرکب در آن دوران، انسانها را به مانند سواران اسب پنداشته و مرکب او را به جهان گذران. از این رو به او هشدار میدهد که کنترل اسب همیشه دستش نیست و گاهی او به کنترل اسب درمیآید و جهان و اتفاقاتش سرنوشت او را رقم میزند.
خبرگزاری ایرنا همچنین تصاویر مربوط به دوربینهای مداربسته از لحظه ورود این دختر دانشآموز و دوستانش را که مقنعه به سر نداشتند منتشر کرد. لحظاتی بعد از سوار شدن به قطار مترو یکی از آنها به زمینخورد و سپس با کمک دوستان و یکی دیگر از مسافران به روی سکو منتقل شد. تصاویر دوربینهای مداربسته از لحظه ورود این سه دانشآموز به ایستگاه مترو شهدا و قبل از ورود به قطار منتشر نشده است.
به دلیل کمبود اتوبوس در بیشتر مسیرها گاهی اوقات برای ایستادن مردم در وسط اتوبوس هم جایی نیست و شرایط نامطلوبی برای حضور مردم در اتوبوس ایجاد شدهاست. مشکل کمبود اتوبوس در رشت به حدی است که شهروندان پس از مدتها معطلی در ایستگاههای خط واحد با اتوبوسهایی مواجه میشوند که جایی برای سوار شدن ندارد.
پس از تو بر سر آن اسب ها سوار شدند عروس وار در این کوچه ها خُرام کنند
پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، ری به همراه همسالانش سفری به جزیره بویس بلانک را با استفاده از کشتیهای متعلق به شرکت باب-لو اکسکورژن، برنامهریزی کردند. ری پیش از سفر بلیط خود را خریداری کرده بود، اما پس از سوار شدن به کشتی، بهدلیل نژادش از ورود به کشتی منع شد. این شرکت یک سیاست صریح داشت که اجازه نمیداد «رنگینپوستان» سوار کشتیهای آن شوند. در ابتدا، ری از پیاده شدن از کشتی اساس کلمبیا خودداری کرد، اما هنگامی که با تهدید به حذف اجباری از کشتی مواجه شد، تصمیم گرفت با ارادهٔ خود کشتی را ترک کند. اگرچه به او پیشنهاد بازپرداخت ارزش بلیطش داده شد، اما او تصمیم گرفت بهجای آن از انجمن ملی پیشرفت رنگین پوستان وکیل حقوقی بگیرد.
چون سلطان آباقا این حال را مشاهده کرد گفت چندین سال تا این شمسالدین پیش من میباشد و با وجود آنکه میداند که پادشاه روی زمین هستم هرگز خدمتی و تلطّفی که این لحظه کرد به این مرد، با من نکرد. چون برادران هر دو باز گردیدند و بر اسب سوار شدند سلطان روی به خواجه شمس الدین کرد و گفت این مرد که شما او را خدمت کردید و چندین ادب به جای آوردید چه کسی بود؟ خواجه شمس الدین گفت ای خداوند این پدر من بود. پس فرمود که من بارها احوال پدر شما پرسیدم و گفتید که او به جوار حق رسید. این ساعت می گویید این پدر ماست؟ گفت ای خداوند او پدر و شیخ ماست. ظاهرا به سمع پادشاه روی زمین رسیده باشد نام و آوازه شیخ سعدی شیرازی که سخن او در جهان مشهور است این بود. آباقا خان فرمود که او را پیش من آورید. گفتند سمعاً و طاعتاً. بعد از چند روز که ایشان به انواع با خدمتش بگفتند و شیخ قبول نمیکرد و گفت این از من دفع کنید و عذری بگویید. ایشان گفتند البته شیخ از بهر دل ما یک دمی تشریف فرماید و بعد از آن حاکم است.
در سال ۱۶۱۳، ناخدای انگلیسی جان ساریس (۱۵۷۹؟ - ۱۶۴۳) با کشتی «کلو» وارد هیرادو شد و قصد داشت یک منطقه تجاری برای کمپانی هند شرقی بریتانیا تأسیس کند. کمپانی هند شرقی هلند قبلاً یک منطقه تجاری مهم در هیرادو داشت. آدامز به جان ساریس، که نخستین فرستاده رسمی انگلیس بود، برای مذاکره او با ایهیاسو کمک کرد و انگلیس نیز توانست درست مانند هلندیها یک پست تجاری در هیرادو ایجاد کند. از این رو میتوان گفت که آدامز در روابط بریتانیا و هلند با ژاپن نقش مهمی ایفا کرد. در هنگام بازگشت ساریس به انگلستان امکان همراهی با او برای آدامز وجود داشت؛ اما او به میل خود از سوار شدن در کشتی درحال بازگشت به انگلستان احتمالاً به دلیل اختلاف با ساریس خودداری کرد.
بر نجیب اشتران سوار شدند متوجه بدان دیار شدند
تمام اهل و عیالش اسیر و خوار شدند سر برهنه به پشت شیر سوار شدند
جبرئیل و میکائیل و اسرافیل به منظور سفر محمد به آسمان مرکبی موسوم به براق را در شهر مکه برای او آوردند، یکی مهار آن را گرفت و دیگری رکابش را و سومی جامه ایشان را در هنگام سوار شدن مرتب کرد، و سپس معراج آغاز شد.
از اهلبیت علیه السلام مروی است که «اگر خدا بنده ای را دوست داشته باشد او را مبتلا می کند، و چون محبت او بیشتر شد، اهل وعیال و دولت و مال را از او می گیرد» و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که «از شیعیان خالص در دولت اهل باطل نیست، مگر به قدر قوت، اگر چه از مشرق به مغرب روند و از مغرب به مشرق، که زیادتر از قوت عایدشان نخواهد شد» و نیز از آن حضرت مروی است که «فقرای مومنین چهل هزار هزار سال پیش از اغنیا در روضه های بهشت سیر خواهند کرد و مثل این، مثل دو کسی است که به آبدار خانه ای بگذرند و یکی را ببینند که هیچ ندارد، بگویند: او را روانه کنید دیگری را ببینند که از مال مملو است بگویند او را نگاه دارید» و آن حضرت فرمود که «چون روز قیامت شود خدا می فرستد به نزد فقراء مومنین، مانند کسی که عذر خواهی کند و پیغام می دهد که به عزت خودم سوگند که من شما را در دنیا فقیر نکردم از خواری و بی قدری شما، و هر آینه امروز خواهید دید که چه با شما می کنم پس نظر کنید که به هر که در دنیا به شما نیکی کرده باشد دست او را بگیرید و داخل بهشت کنید شخصی از فقرا عرض خواهد کرد که پروردگارا اهل دنیا در دنیا زنان متعدد گرفتند و لباسهای فاخر پوشیدند و طعامهای لذیذ خوردند و در خانه های رفیع نشستند و اسبان راهوار سوار شدند، به ما امروز نیز مثل ایشان عطا کن خطاب پروردگار رسد که امروز از برای تو و هر یک از شما هفتاد برابر آن چیزی است که به اهل دنیا دادم، از روزی که دنیا خلق شده تا روزی که منتهی شد» روزی آن حضرت به بعضی از اصحاب خود فرمودند که «آیا داخل بازار می شوی؟ و آیا می بینی که میوه یا چیز دیگر که آن را می فروشند و تو آن را خواهی و قدرت بر خریدن آن نداشته باشی؟ عرض کرد: بلی فرمود: آگاه باش که از برای تو به عوض هر چه می بینی و نمی توانی بخری یک حسنه است» و از حضرت کاظم علیه السلام مروی است که «خدای تعالی می فرماید که من غنی را غنی نکردم به جهت کرامتی که بر من داشت، و فقیر را فقیر نکردم به سبب خواری که در نزد من داشت، بلکه غنا و فقر چیزی است که به آن اغنیا و فقرا را امتحان می کنم و اگر فقرا نبودندی اغنیا مستوجب بهشت نگشتندی» و حضرت امام رضا فرمود که «هر که ملاقات کند فقیر مسلمی را و بر او سلام کند به خلاف سلامی که به غنی می کند، ملاقات خواهد کرد خدا را در روز قیامت در حالتی که بر او غضبناک باشد» لقمان پسر خود را وصیت می نمود، گفت: «ای فرزند کسی را که به جامه کهنه، حقیر نشماری، که خدای تو و او یکی است» منقول است که «شخصی به نزد یکی از بزرگان دین رفت و گفت: دعائی در حق من کن، که محتاجم و عیالمند، و عیال من به من ایذاء می رساند آن شخص بزرگ گفت که هر وقت عیال تو گوید: نه آرد داریم و نه نان تو آن وقت دعا به من کن که دعای تو در آن وقت بهتر است از دعای من پس هان ای فقیر مسکین قدر این صفت را بدان و زا آن اندوهناک مباش، که دو روزه فانی به هر نحو که باشد خواهد گذشت و تا چشم بر هم زنی وقت کوچ «خواهد رسید و کوچ» غنی و فقیر یکسانند».
برخورد با زنان در فرودگاهها که محمود بتشکن فرمانده پلیس فرودگاههای کشور آن را ۱۷٬۱۳۵ مورد تذکر و نزدیک به ۱۰۰۰ مورد جلوگیری از سوار شدن، دادگاهی کردن و… اعلام داشت بخش دیگری از این طرح بود که تنها در ماه اول اجرای آن (اردیبهشت ۸۶) صورت گرفت. پلمپ لباسفروشیها به اتهام آنچه که پلیس فروش لباسهای نامناسب میداند بخشهای دیگری از این طرح بود.
به گزارش انبیسی، جینا هسپل رئیس وقت سیآیای و مارک اسپر، وزیر وقت دفاع آمریکا، از دو نقطه متفاوت در آمریکا، صحنههای ورود قاسم سلیمانی به بغداد و استقبال ابومهدی المهندس از او و سپس سوار شدن به خودرو را در حالی که سه پهپاد آمریکایی، هر یک مجهز به چهار موشک «هلفایر» بر فراز موقعیت قرار گرفته بودند، نگاه میکردند. دستور شلیک از مقر فرماندهی سنتکام در دوحه، پایتخت قطر، داده شد. هیچیک از ده فرد سوار شده به دو خودرو زنده نماند.