سهمیدن

معنی کلمه سهمیدن در لغت نامه دهخدا

سهمیدن. [ س َ دَ ] ( مص ) ترسیدن. هراسیدن. ترس داشتن. ( ناظم الاطباء ). ترسیدن. ( آنندراج ) : ابرهه بسهمید از آن سخن و شگفت آمدش لفظ عبدالمطلب و بفرمود تا شتران را بازدادند. ( مجمل التواریخ و القصص ).

معنی کلمه سهمیدن در فرهنگ معین

(سَ دَ ) (مص ل . ) سخت ترسیدن .

معنی کلمه سهمیدن در فرهنگ عمید

ترسیدن، بیم داشتن.

معنی کلمه سهمیدن در فرهنگ فارسی

( سهمید سهمد خواهد سهمید سهمنده سهمیده ) بیم داشتن سخت ترسیدن .
ترسیدن و هراسیدن و ترس داشتن ترسیدن

معنی کلمه سهمیدن در ویکی واژه

سخت ترسیدن.

جملاتی از کاربرد کلمه سهمیدن

قوم را دید که جنگ را تجهیز میکردند، و میعاد ابو سفیان را کار میساختند. نعیم گفت بدرایی که رای شما است! پارسال دیدید که بدیار و وطن و قرارگاه شما در آمدند و کردند آنچه کردند، اکنون شما بتن خویش ظلم میکنید که بر ایشان می‌شوید، و خود را در مهلکه می‌افکنید. من بو سفیان را دیدم با جمعی انبوه و لشکری فراوان بیرون آمده، و ساز جنگ و قتل کرده. اصحاب رسول (ص) که این خبر شنیدند بسهمیدند، و چون امتناعی بنمودند رسول خدا (ص) گفت: و الّذی نفسی بیده لأخرجنّ و لو وحدی.