سهره

معنی کلمه سهره در لغت نامه دهخدا

سهره. [ س ِ رَ / رِ ] ( اِ ) مأخوذ از هندی تاجی از مروارید زرکش و گل دار که در روزعروسی بر سر داماد و عروس گذارند. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه سهره در فرهنگ معین

(س رَ یا رِ ) (اِ. ) سیره ، پرنده ای است کوچک و خوش آواز شبیه بلبل با پرهای زرد و سبز.

معنی کلمه سهره در فرهنگ عمید

پرنده ای کوچک و خوش آواز با پرهای زرد و سبز.

معنی کلمه سهره در فرهنگ فارسی

پرندهای است کوچک و وش آوازشبیه بلبل باپرهای زرد
پرنده ایست از راسته سبکبالان از دسته مخروطی نوکان از خانواده گنجشکان که شبیه به بلبل و بسیار خوش آواز است و پرهایش زرد آمیخته به سبز و دارای منقاری کوتاه و پاهایی کوتاه و ضعیف و دمی هلالی است .
ماخوذ از هندی تاجی از مروارید زرکش و گل دار که در روز عروسی بر سر داماد و عروس گذارند

معنی کلمه سهره در فرهنگ اسم ها

اسم: سهره (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: sohre) (فارسی: سُهره) (انگلیسی: sohreh)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، سرخه، نام پسر افراسیاب تورانی

معنی کلمه سهره در دانشنامه آزاد فارسی

سِهْرِه (finch)
سِهْرِه
سِهْرِه
سِهْرِه
سِهْرِه
سِهْرِه
سِهْرِه
هر یک از انواع پرندگان آوازخوان، متعلق به خانوادۀ سهره، راستۀ گنجشک سانان. این پرندگان دانه خوارند و منقارهایی مخروطی و محکم دارند. این نام در انگلیسی برای اعضای خانواده های زردپره و سهره های بافنده نیز به کار می رود. بیشتر گونه های بریتانیایی متعلق به دو زیرخانواده اند: فرینیلینیا که نمونۀ آن سهرۀ جنگلی Fringilla coelobs است، و کاردوئلینا که نمونه آن سهرۀ سبز Chloris chloris، سهرۀ طلایی Carduelis carduelis، و سهرۀ سرسیاه Pyrrhula pyrrhula است. سایر سهره های بریتانیا، از خانواده سهره، عبارت اند از سهرۀ نوک بزرگ Coccothraustes coccothraustes و سهرۀ زرد Carduelis spinus. در ایران هجده گونه سهره در نُه جنس مختلف شناسایی شده است. سهرۀ جنگلی (Fringilla Coelebs)، سهرۀ معمولی یا سهرۀ طلایی (Carduelis carduelis)، سهرۀ زرد (Carduelis spinus) و سهرۀ دمگاه سفید یا سهرۀ سرسیاه (Pyrrhula pyrrhula) از آن جمله اند. این پرندگان در زیستگاه های مختلف، ازجمله کشتزارها، باغ ها، جنگل ها، و شیب های کوهستانی زندگی می کنند.

معنی کلمه سهره در ویکی واژه

سیره، پرنده‌ای است کوچک و خوش آواز شبیه بلبل با پرهای زرد و سبز.

جملاتی از کاربرد کلمه سهره

در ۱۱ ژانویه ۱۸۶۱ آلاباما جدایی خود را از ایالت‌های شمالی اعلام کرد و به ایالات مؤتلفه آمریکا پیوست. با وجود این که نبردهای کمی در این ایالت به وقوع پیوست اما آلاباما حدود ۱۲۰۰۰۰ سرباز را به جنگ داخلی آمریکا فرستاد. بردگان در آلاباما با تصویب متمم ۱۳اُم قانون اساسی در سال ۱۸۶۵ آزاد شدند. گروهی از سربازان سواره‌نظام از هانتسویل به نیروهای سرلشکر فارست در کنتاکی پیوستند. این گروه از سربازان لباس زرد رنگ پوشیده بودند. این پوشش باعث شد آن‌ها را «یلوهمر» به معنای «سهره» بنامند. بعداً تمامی سربازان آلاباما در ارتش موتلفه به «یلوهمر» مشهور شدند.
«ایالت یلوهمر» به معنای سهره اروپایی لقب ایالت آلاباما است. همچنین این ایالت به نام «قلب دیکسی» نیز شناخته می‌شود. درخت کاج لانگلیف درخت رسمی و کاملیا گل رسمیِ ایالت آلاباماست. پایتخت (مرکز) آلاباما شهر مونتگُمِری، پرجمعیت‌ترین شهر آن برمینگهم، بزرگ‌ترین شهر آن هانتسویل و قدیمی‌ترین شهر آن موبیل است.
از آثاری که وی در آنها نقش داشته‌است می‌توان به ۱۸۹۹، پیکی بلایندرز، دانکرک، سهرهٔ طلایی، کشتن عیسی و ملکهٔ سفید اشاره کرد.
و عن علی (ع) قال رسول اللَّه (ص): «اکرموا عمّتکم النّخله فانّها خلقت من الطین الّذی خلق منه آدم. و لیس من الشجر یلقح غیرها، و اطعموا نساءکم الولد الرّطب. و ان لم یکن رطب فالتمر، و لیس من الشّجر شجرة اکرم علی اللَّه من شجرة نزلت تحتها مریم بنت عمران‌ «فَکُلِی» یا مریم من الرطب، «وَ اشْرَبِی» من النّهر، «وَ قَرِّی عَیْناً» بعیسی، و فیه قولان: احدهما من القرّ و هو البرد، و القرور الماء البارد، و دمعة السّرور باردة، و دمعة الحزن حارّة، و لهذا قیل لضدّها سخنة العین، و الفعل منه قررت بالکسر اقرّ بالفتح. و القول الثّانی من لقرار ای صادفت العین ما ترضاه فقرّت و سکنت من النظر الی غیره، و قیل صادفت سرورا فذهب سهره فنامت و قرّت، و الفعل منه بالکسر و الفتح، و عینا نصب علی التمییز. «فَإِمَّا تَرَیِنَّ» اصل الکلام فانّ و ما للصلة، و هی الّتی جلبت النّون المشدّدة کقوله: «وَ إِمَّا تَخافَنَّ» و قوله: «مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِی» هاهنا ضمیر ای اذا رأیت آدمیّا یسئلک عن ولدک و قصته، «فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً» ای صمتا و الصّوم فی اللغة هو الامساک، ای قولی انّی اوجبت علی نفسی للَّه سبحانه و تعالی «فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا» آدمیّا فلن اکلّمه بعد ان اخبرت بنذری و صومی، بل اشتغل بالعبادة للَّه و الدّعاء. و قیل انّ اللَّه تعالی امرها ان تقول هذا اشارة لا نطقا، و قیل کانت تکلم الملائکة و لا تکلّم الانس. ربّ العزّة او را بسکوت فرمود تا سخن نگوید که اگر وی ببراءت خویش سخن گفتی ایشان او را راستگوی نداشتندی که وی به نزدیک ایشان متهم بود، و آن گه عیسی را در حال طفولیّت بسخن آورد تا پاکی مادر و برائت ساحت وی ایشان را معلوم گردد از گفتار عیسی، که آن بقبول نزدیکتر و از تهمت دورتر «فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ» ای لمّا فرغت من الولادة، اقبلت نحوهم حاملة ایّاه.