سنگسری

معنی کلمه سنگسری در فرهنگ فارسی

لهجه ایست ایرانی که در سنگسر بدان تکلم کنند و آن بالاسگردی رابطه ای نزدیک دارد .
( صفت ) منسوب به سنگستر از مردم سنگستر .

معنی کلمه سنگسری در دانشنامه آزاد فارسی

سَنْگْسری
گروهی بزرگ از مردم گله دار نیمه چادرنشین در جنوب البرز شرقی، منسوب به بخش کوهستانی سنگسر در شمال سمنان، مرکب از ۵۹۱ خانوار. سردسیر این مردم در نواحی کوهستانی لار، لاریجان، قزقان چای و فیروزکوه و مناطقی در حوزۀ سرچشمه های رودخانه های تلار و تجن قرار دارد و گرمسیر آنان از سنگسر و حواشی کویری شاهرود و بیارجمند تا سبزوار پراکنده است. کوچ سالیانۀ سنگسری ها که در نوع خود از طولانی ترین مهاجرت های فصلی جهان است (از درۀ لار تا حوالی سبزوار) با وسایط نقلیۀ موتوری صورت می گیرد. نام این مردم در اخبار و کتاب های دورۀ ناصرالدین شاه و پس از آن به میان آمده است. آقاخان سنگسری از بزرگان این مردم در حملات افراد نایب حسین خان کاشی به سنگسر به قتل رسید (۱۳۳۱ق). گروهی از سنگسری ها که در ۱۳۳۴ق به شجاع لشکر دامغانی، قاتل نصرت الله میرزا امیراعظم حاکم سمنان و دامغان، پیوسته بودند، ضمن جنگی با قوای دولتی اسیر و به دستور یدالله خان امیراعظم ثانی اعدام شدند. امروزه بسیاری از سنگسری ها در سرزمین بومی خود و شهرهای اطراف نظیر ساری و قائم شهر و سمنان و تهران ساکن شده اند.
سنگسری (گویش). سنگسری
از گویش های ناحیة سمنان، رایج در سنگسر، واقع در شمال سمنان. از ویژگی های این گویش استفاده از جنس مؤنث در اسم های موجودات مونث است. در این گویش از «اون» و «ها» به عنوان نشانة جمع استفاده می کنند؛ مثل «پورون»، (پسران)، و «که ها» (خانه ها). در حالت غیرفاعلی، مضاف الیه با افزودن «ئی» پیش از مضاف قرار می گیرد، مانند «پورـ ی کِه» (خانة پسر). حالت مفعولی صریح «د»، مانند «را» مفعولی در فارسی، است: esbe-d ma bedi (من سگ را دیدم). سنگسری به لاسگردی و سرخه ای بسیار نزدیک است.

معنی کلمه سنگسری در ویکی واژه

منسوب به سنگسر، نسبت داده شده به سنگسر، اهل سنگسر

جملاتی از کاربرد کلمه سنگسری

آرشه نوعی فرآورده لبنی از عشایر ایل سنگسر است. در اساطیر سنگسری گفته می شود زنی به اسم زرشه برای اولین بار آن را تولید کرده است.
مردم مهدیشهر (سنگسر) نیز این جشن باستانی را به نام جشن تیر مُ ای سیزده در گاهشمار ۲۲ آبان همزمان با روز سیزدهم ماه اوریا گاهشماری سنگسری در کالبد جشنواره برگزار می‌کنند. در این جشن آیینی غذای ویژه ای به نام سیزده تامو پخت می‌شود.
. در سده اخیر، طوایف و فامیلهای دیگر به این شهر مهاجرت کرده‌اند. از جمله می‌توان به سنگسری‌ها که از مهدیشهر، رنجبرها از اصفهان، طایفه تابان، جلدکار، تمدنی، ربیعی، میرکوهی، شاهجویی، ساربان، سالار، شمسی خانی و خان عمو از سمنان، سادات کاظمی از روستای سیوجان از قائنات استان خراسان جنوبی، صادقیها از اصفهان، شفیعیها صفي اللهي ها از انارک، فریورها از بیابانک سمنان و جندقیها از جندق اصفهان، حسینی‌ها ساکن مهدی‌آباد از اصفهان، مولایی‌ها از آباده فارس، رکنی‌ها از رکن آباد سمنان و تیره های گیلوری، شاه حسینی ،قندالی و کاشانی از طوایف ایل الیکایی هستند که به این شهر مهاجرت کرده‌اند.
به نقل از چراغعلی اعظمی سنگسری، نسب آفریدون چنین است: «آفریدون پور قارن پور سرخاب پور نامور پور پادوسپان دوم.» آفریدون در سال ۲۷۲ هجری درگذشت.