سن مطلق

معنی کلمه سن مطلق در فرهنگستان زبان و ادب

{absolute age, actual age} [زمین شناسی] سن زمین شناختی یک فسیل یا سنگ یا رویداد زمین شناختی که معمولاً برحسب سال بیان می شود

معنی کلمه سن مطلق در ویکی واژه

سن زمین‏شناختی یک فسیل یا سنگ یا رویداد زمین‏شناختی که معمولاً برحسب سال بیان می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه سن مطلق

پرتو نور حق و لمعه حسن مطلق که اکنون از نور پاک و گوهر تابناک خدیو جهان تعبیر بدان کنیم آن زمان از جیب جمال ترک عیان بود و مانند نیر اعظم در شرق و غرب عالم تجی مینمود.
حسن مطلق را مقید تا کجا خواهی شناخت آه از آن یوسف که در چاهش تماشا کرده‌ای
حسن مطلق بی‌نیاز از احتمالات دویی‌ست وهم می‌داند که از آیینه دارانست دل
دوان است هر ذره زی حسن مطلق چو عاشق ،به دیدار معشوق ِ جانی
عالم تمام مظهر آن حسن مطلق است آیینه است عالمی، آیینه دار کو؟
حسن مطلق داشتم خودبینی‌ام آیینه‌کرد اینقدرها هم اثر می‌بوده است اوهام را
دلها تامل آینهٔ حسن مطلقند چندانکه می‌زنند نفس شاهد حقند
آیات حسن مطلق و اسرار عشق پاک با لاجورد بر گل رعنا نوشته‌اند