سمر شدن

معنی کلمه سمر شدن در لغت نامه دهخدا

سمر شدن. [ س َ م َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مشهور شدن. معروف شدن. داستان گشتن :
ای حسن تو سمر بجهان زود حال ما
چون حال عشق وامق و عذرا سمر شود.
مسعودسعد ( دیوان چ رشیدیاسمی ص 175 ).
از علم اگر شده ست علی در جهان علم
وز عدل اگرشده ست عمر در جهان سمر.امیرمعزی.ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سربمهر بعالم سمر شود.حافظ.

معنی کلمه سمر شدن در فرهنگ معین

(سَ مَ. شُ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) مشهور شدن .

معنی کلمه سمر شدن در فرهنگ فارسی

مشهور شدن . معروف شدن

معنی کلمه سمر شدن در ویکی واژه

مشهور شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه سمر شدن

با آنکه بود در دل عشاقشان مقام مانند سر عشق بعالم سمر شدند