سلیک

معنی کلمه سلیک در لغت نامه دهخدا

سلیک. [ س َ ] ( اِ ) مخفف بوسلیک است و آن نام مقامی است از جمله دوازده مقام که آن بزرگ ، بوسلیک ، حجاز، حسینی ، راست ، رهاوی ، زنگوله ، صفاهانک ، عراق ، عشاق ، کوچک و نوا باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). بوسلیک. مقامی از دوازده مقام موسیقی. ( ناظم الاطباء ).
سلیک. [ س َ ] ( ع اِ ) به معنی منسلک و چیزی که در چیزی کشیده شده باشد. ( غیاث ).
سلیک. [ س ُ ل َ ] ( ع اِ مصغر ) رشته کوچک. ( فرهنگ فارسی معین ).
سلیک. [ س ُ ل َ ] ( اِخ ) ابن سلکه السلیک بن عمیربن یثربی سعدی تمیمی. از شعرای عهد جاهلیت بشمارمیرود. وی بسال 17 هَ. ق. بدست اسدبن مدرک خثعمی کشته شد. ( از اعلام زرکلی ج 1 ص 381 ). رجوع به البیان و التبین ج 2 ص 114 و عیوان الاخبار ج 1 ص 175 و 176 شود.

معنی کلمه سلیک در فرهنگ معین

(سُ لَ ) [ ع . ] (اِمصغ . سلک ) رشتة کوچک .

معنی کلمه سلیک در فرهنگ فارسی

( اسم ) رشته کوچک .
ابن سلکه السلیک بن عمیر بن یثربی سعدی تمیمی . از شعرای عهد جاهلیت بشمار میرود .

معنی کلمه سلیک در ویکی واژه

رشتة کوچک.

جملاتی از کاربرد کلمه سلیک

واکش به تسلیکدهٔ ‌کنج تغافل بشنو من و مای همه چون‌گوش‌کر از خود
کجا ببدو همی گشت شنفری معروف کجا به عدو همی شد سلیک عمر و ثمر
ویدئوی «آماده بسوی سقوط» که توسط کوین کرسلیک کارگردانی شده‌است اعضای گروه را در جنگل تخریب شده‌ای نشان می‌دهد که در حال اجرای آهنگ هستند. ویدئو همچنین صحنه‌هایی از شکار بی‌رویه، قطع درختان جنگلی، شکار بی‌موقع حیوانات، دود ماشین‌ها و کارخانه‌ها، ریختن سوخت کشتی‌ها به دریا و از بین رفتن حیوانات آبزی را نیز نمایش می‌دهد.
پس حضرت نوح فرزند رشید خویش یافث را نامزد بلاد شرقی فرمود و او را یازده پسر بود که از او ملک چین تا آخر خاک روس مسکن ایل والوس ایشان گردید، چون پرتو حسن خواجه ملوک مانند ماه تابان و مهر رخشان از آینه جمال ترک درخشان بود، حضرتش را در دیده اولی الابصار شوکتی بی شمار پدید آمد و جمله را بی اختیار ببزرگی او اقرار رفته؛ بر سایر برادران مقدم گشت و ملک پدر بد مسلم؛ دور زمان را بامن و امان قرین ساخت و خرد و بزرگ را بفضل و رافت نواحته، در تمامت ملک پدر سیر و تفرج نمود و هر جا چشم تماشا گشوده پرتو حسن در فضای بسیط بر فراز و نشیب تابان بود و مقامی دل گشای را طالب و خواهان تا بموضع سلیکای رسید،مقامی دل کش و نغز دید و فضائی خرم وسبز که باد شمالش راحت جان بود و آب روانش مایة روان.
در دسته اول دستگاه‌های آهنگری دورانی، محور قالب بالا و قالب پایین هردو ثابت است و هر دو قالب تنها حول محور خود حرکت دورانی دارند. این دسته از اولین دستگاه‌های ساخته شده در صنعت آهنگری دورانی هستند. از نمونه‌های این دسته می‌توان به دستگاه‌های آسیای اسلیک - که توسط ادوین اسلیک ابداع شد- و دستگاه آهنگری چرخ‌دنده مخروطی - که در اتحاد جماهیر شوروی سابق ساخته شد - اشاره کرد